اثرات مکمل یاری با سینبیوتیک بر شاخص های هموستاز گلوکز در بیماران مبتلا به کبد چرب غیر الکلی: کارآزمایی بالینی تصادفی دو سوکور کنترل دار

Publish Year: 1398
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 509

متن کامل این Paper منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل Paper (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

این Paper در بخشهای موضوعی زیر دسته بندی شده است:

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

NCFOODI26_105

تاریخ نمایه سازی: 20 آبان 1398

Abstract:

پیشینه و اهمیت موضوع: کبد چرب غیر الکلی یکی از رایج ترین بیماری های مزمن کبدی در جهان است و اختلالهموستاز گلوکز و مقاومت به انسولین از مهمترین عوامل خطر و عوارض این بیماری محسوب می شوند. در اکثربیماران مبتلا به کبد چرب غیر الکلی تعادل فلور روده مختل شده که منجر به افزایش نفوذپذیری روده می شود. بهنظر می رسد ترکیبات پروبیوتیک و پره بیوتیک در تعدیل فلور طبیعی روده و حفظ تعادل آن مفید هستند. تقویتیکپارچگی روده و کاهش نفوذپذیری آن به دنبال مصرف این ترکیبات می تواند در بهبود مقاومت به انسولین و اختلالهموستاز گلوکز موثر باشد. لذا هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثرات مکمل یاری با سینبیوتیک حاوی باسیلوسکوآگولانس و اینولین بر شاخص های هموستاز گلوکز در بیماران مبتلا به کبد چرب غیر الکلی بود. روش انجام کار:در این کارآزمایی بالینی تصادفی دوسوکور کنترل دار، 36 بیمار مبتلا به کبد چرب غیرالکلی واجد شرایط به صورتتصادفی به 2 گروه تقسیم شدند و به مدت 12 هفته تحت مکمل یاری با مکمل سینبیوتیک (18 نفر) و یا دارونما(18 نفر) قرار گرفتند. تمامی افراد دو گروه برنامه اصلاح سبک زندگی شامل توصیه های غذایی و فعالیت بدنی را درابتدا دریافت نمودند. در ابتدا و انتهای مطالعه، سطح سرمی گلوکز و انسولین تعیین و شاخص مدل ارزیابی هموستازبرای مقاومت به انسولین (HOMA-IR) و شاخص بررسی کمی حساسیت به انسولین (QUICKI) محاسبه گردید.تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 21 انجام شد. این مطالعه در مرکز ثبت کارآزمایی هایبالینی ایران با شماره IRCT20100524004010N23 ثبت شده است. نتایج: 19 مرد و 17 خانم در مطالعهشرکت کردند. میانگین سنی در گروه مداخله و دارونما به ترتیب 18 / 11 ± 76 / 44 سال و 91 / 12 ± 40 / 50 سال بود.دو گروه از نظر سن و جنسیت اختلاف معنی داری نداشتند. اختلاف معناداری در سطح سرمی گلوکز، انسولین،HOMA-IR و QUICKI در شروع و پایان مطالعه در بین دو گروه دیده نشد. همچنین مقایسه تغییرات شاخص های اندازه گیری شده در طول مطالعه بین دو گروه تفاوت معنی داری نشان نداد. شاخص های HOMA-IR(p=0/036؛ 1/66±0/66-) و p=0/003) QUICKI؛ 0/03±0/005) در گروه دریافت کننده سینبیوتیک به طور معنی داری کاهش یافت درحالیکه این تغییرات در گروه دارونما معنی دار نبود. در واقع، مکمل یاری با سینبیوتیکاگرچه تغییر معنی داری در سطح سرمی گلوکز و انسولین ایجاد نکرد اما موجب کاهش مقاومت به انسولین و افزایشحساسیت به انسولین شد. نتیجه گیری کلی: مکمل یاری با سینبیوتیک حاوی باسیلوس کواگولانس و اینولین درکنار اصلاح سبک زندگی می تواند در درمان کبد چرب غیرالکی موثر باشد.

Authors

مینا موحدیان

دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه تغذیه بالینی، دانشکده علوم تغذیه و صنایع غذایی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران

خدیجه ابهری

پژوهشگر پسا دکتری، گروه صنایع غذایی، دانشکده علوم تغذیه و صنایع غذایی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران

زهرا یاری

دانشجوی دکتری تخصصی، گروه تغذیه بالینی، دانشکده علوم تغذیه و صنایع غذایی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران

آزیتا حکمت دوست

دانشیار، گروه تغذیه بالینی، دانشکده علوم تغذیه و صنایع غذایی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران