محمد سعیدنیا - کارشناسی ارشد مدیریت گرایش کارآفرینی، دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات

نوآوری به یک ویژگی جهانی از زندگی شرکت تبدیل شده است. تقریبا هیچ شرکتی بدون نوآوری نمی تواند زنده بماند. با این حال، هنگامی که به استراتژی های نوآوری می آید، مدیران اغلب تنها به تصمیم گیری می پردازند که کدام نوع نوآوری برای پیگیری، چگونگی تعادل آنها در یک پروژه کلی، چگونگی تخصیص منابع و نحوه پیاده سازی آنها، تنها باقی مانده است. به طور خلاصه، مدیران با انواع معضلات نوآوری مواجه هستند. یکی از مهمترین مسائل این است که چگونه نوع نوآوری را به نحوی معنی دار تشخیص دهیم. این مطالعه بوسیله جمع آوری اطلاعات در مورد ابعاد مدیریت های مختلف و معضلات ذاتی موجود در مورد مدیریت نوآوری های باز انجام گرفته است. بر اساس مفهوم سازمانی دوسوتوانی به عنوان یک روش برای پیگیری اهداف به ظاهر متضاد، ما پژوهش های انجام شده قبلی را در دو منظر کلیدی قرار دادیم: اول در تقابل با بیشتر مطالعاتی که ما در آن مطالعات بر یک معضل مدیریتی تمرکز نکرده ایم اما توجه مان در آن مطالعات بر یک میزان وسیعی از معضلاتی بود که بر اساس آنها ما شواهد بسیاری در ارتباط با نوآوری های باز از آن مطالعات دریافته ایم. دوم، برخلاف مطالعات قبلی که دوسوتوانی برای مدیریت نوآوری باز مورد توجه قرار می گرفته، ما بحث خود را به دوسوتوانی به عنوان یک عامل کلی محدود نکردیم بلکه روش های متفاوت دوسوتوانی را برای درجه نوآوری مورد توجه و رسیدگی قرار دادیم. یافته های ما این روش را حمایت می کند: ما ساختار دوسوتوانی برای درجه نوآوری، پیکربندی سازمانی، مدیریت مالکیت فکری و انگیزش را دریافتیم. همچنین ما دوسوتوانی موقتی و متنی را در دو بعد اضافی درک کردیم.

نوآوری ، ابعاد مدیریت، چالش ها و معضلات، دوسوتوانی