کبری صالحی - کمیته پژوهش های دانشجویی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
شهناز کهن - مرکز تحقیقات مراقبتهای پرستاری و مامایی،دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
فریبا طالقانی - مرکز تحقیقات مراقبتهای پرستاری و مامایی،دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان

مقدمه و اهداف: دلبستگی مادر جنین در شکل گیری دلبستگی پس از تولد، تکامل کودک و سلامت مادر، اهمیت زیادیدارد. به نظر می رسد کیفیت این ارتباط تحت تاثیر مسائل مختلفی مانند ملیت، وضعیت فرهنگی، روانی- اجتماعی و گذشتهافراد قرار می گیرد. بنابراین برای درک و شناخت این پدیده باید آن را در بافت اجتماعی و در جریان زندگی طبیعی افرادمطالعه نمود. در ایران مطالعه کیفی در مورد دلبستگی مادر جنین انجام نشده و الگو یا مدلی برای ارتقای این پدیده مهمارائه نشده است. بنابراین در این مطالعه به بررسی این فرایند در بافت اجتماعی-فرهنگی کشورمان با رویکرد گراندد تئوریساختارگرا پرداخته شد.روش: برای دستیابی به هدف فوق، مطالعه ای کیفی با رویکرد گرانددتئوری ساختارگرا انجام شد. نمونه گیری در ابتدا بهصورت مبتنی بر هدف و سپس بصورت نظری ادامه یافت. مصاحبه ها عمیق و نیمه ساختاری بود. در این مطالعه 41 نفرشامل ز ن باردار ، همس ر ز ن باردار ، ماما ، مربی کلاس های آمادگی برای زایما ن مور د مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریقرارگرفتند. داده ها بر مبنای راهنمای تجزیه و تحلیل ارائه شده توسط چارماز (کدگذاری اولیه، متمرکز و نظری) و با رویکردمقایسه مداوم مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نظریه پایه تدوین شد.یافته ها: یافته های حاصل نشان داد فرایند دلبستگی مادر جنین در قالب چهار مرحله قابل تقسیم بندی می باشد: مرحلهانتقال والدی، خلق طرحواره ذهنی دلبستگی، راهبردهای دلبستگی، تکاپوی مادرانه در کمال پروری فرزند هر مرحله خودشامل فازهای مختلفی است که در بردارنده شرایط، عملکردها و واکنشهایی می باشد.نتیجه گیری: دلبستگی فرایندی پیچیده، متاثر و تاثیرگذار بر عوامل مختلف می باشد. باتوجه به نبود مطالعه کیفی وپروتکل مراقبتی در این حیطه، این مطالعه به عنوان مبنایی برای طراحی مدل کاربردی جهت ارتقاء دلبستگی مادر جنینتوصیه می شود.

دلبستگی مادر جنین، گرانددتئوری، ساختارگرایی