CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

فلسفه ی سیاسی معاصر و امکان صلح

عنوان مقاله: فلسفه ی سیاسی معاصر و امکان صلح
شناسه ملی مقاله: NCPD03_015
منتشر شده در سومین همایش سالانه انجمن علمی مطالعات صلح ایران «علوم انسانی و اجتماعی وصلح» در سال 1398
مشخصات نویسندگان مقاله:

محمدتقی قزلسفلی - دانشیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه مازندران

خلاصه مقاله:
چرخش علوم انسانی به همروی با علوم طبیعی در نیمه ی قرن نوزدهم و انتظار برای عینی و اثباتی شدن تحقیقات پیرامون جامعه و انسان، سبب به محاق رفتن فلسفه سیاسی به دلیل رویکرد انتزاعی و بادسری در نیمه ی نخست قرن بیستم شد. چنان که برخی حتی از مرگ فلسفه سیاسی سخن گفتند. با این همه در سه چهار دهه ی پایانی قرن گذشته ما شاهد بازگشت به فلسفه و اهمیت آن در مواجهه با چالشهای جهانی از سوی متفکران جماعت گرا، نوپراگماتیستها و پست مدرن ها بوده ایم. هریک از این جریانات فلسفی با بازاندیشی در تجربه ی گذشته فلسفه و نقدهای وارده به آن بر آن شدند رویکرد اتوپیایی و غیرواقع بینانه فلسفه سیاسی گذشته را مورد نقد قرار دهند و از امکانات هنجاری انتقادی آن به ویژه در چالش با مصائب بشری چون جنگ و خشونتهای فراگیر در جامعه ی بشری بهره گیرند. این مقاله به ابتنای این شرایط، در پی پاسخ به این پرسش بنیادین به نگارش درآمده است که مختصات و ویژگی های فلسفه سیاسی در خدمت صلح از چه قرار است در پاسخ به این پرسش این فرضیه مطرح میشود که فلسفه سیاسی معاصر با گسست معرفت شناختی از خصلت اتوپیایی نظریه حقیقت اینک به نظریه زندگی و عمل همچون آزمونی برای صلح نزدیک شده است. به اقتضای موقعیت دلالتی وضعیتی نو پدید، برخی ویژگی های فلسفه سیاسی هموار کننده ی راه صلح، مورد بررسی قرار می گیرند. از جمله: چرخش عمل گرایانه، پراتیک گفتگو و همینطور گروش به مقوله ی عدالت. نوشتار حاضر در چارچوب نظریه ی هنجاری انتقادی به نگارش درآمده و رویکرد توصیفی تحلیلی دارد.

کلمات کلیدی:
فلسفه سیاسی، صلح، پراتیک گفتگو، عمل گرایی، جنگ.

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/976377/