آرین بذرافکن - مدرس دانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندج

در ساختمان ها ، سقف طبقات علاوه بر قابلیت حمل بارهای قائم وظیفه جمع آوری و توزیع نیروی زلزله ایجاد شده در اثر اینرسی جرم های متصل به دیافراگم کف را به اجزای قائم مقاوم در برابر زلزله مانند دیوار برشی ، بادبندها و یا قاب های خمشی عهده دار هستند . بدین لحاظ طراحی دیافراگم کف از اهمیت زیادی برخوردار است . طراحی صحیح وابسته به یک مدلسازی و آنالیز درست می باشد . در این میان فرض صلبیت درون صفحه ای دیافراگم کف بسیار معمول می باشد . این فرض به دلیل کاهش تعداد درجات آزادی سیستم، انجام تحلیل سازه را چه به صورت دستی یا به کمک کامپیوتر بسیار ساده می نماید . مدل نمودن کف طبقات به صورت سه بعدی و با روش عناصر محدود با وجود پیشرفت های زیاد در ظرفیت کامپیوترها ، حتی امروزه نیز مسئله ای طولانی و دشوار محسوب می گردد . در نتیجه باید راهنمایی برای طراحان وجود داشته باشد تا با استفاده از آن جهت انجام تحلیل با فرض کف صلب یا تحلیل سه بعدی با فرض کف ارتجاعی تصمیم گرفته شود . برای این منظور سه گروه ساختمان یک ، دو و سه طبقه با سقف های با ضخامت های مختلف ، به صورت واقعی مدل شده اند و تحت اثر نیروی زلزله مورد بررسی قرار گرفته اند . روش مورد استفاده برای آنالیز ، روش اجزاء محدود بوده است . نتایج حاصله مبین این است که ، در یک ساختمان یک طبقه با دیوار برشی ، مقدار خطای نیروی برشی بدست آمده در دیوار برشی با فرض کف صلب ، در مقایسه با رفتار واقعی کف برابر با 56 درصد شده است . در ساختمان های دو و سه طبقه با دیوار برشی ، این مقدار خطا در طبقه همکف بیشتر شده است . همچنین در یک ساختمان سه طبقه که ابعاد دیوارها و سقف ها در کلیه ی طبقات ثابت و مساوی با یکدیگر بوده ، رفتار دیافراگم در طبقات پائین تر ، نرم تر از رفتار دیافراگم های طبقات بالایی شده است .

دیافراگم , زلزله , قاب خمشی , دیوار برشی