نقش شیوه های خورانش کودک در پیشگیری و کنترل اضافه وزن و چاقی کودکان

Publish Year: 1398
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 558

نسخه کامل این Paper ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

NHCHAMED15_007

تاریخ نمایه سازی: 26 بهمن 1398

Abstract:

شیوه های خورانش کودک در حقیقت رفتارهای هدفمند والدین است که به منظور تاثیرگذاری مستقیم بر رفتارهای غذایی فرزندانشان به کار می روند. رفتارهای غذا خوردن کودک تحت تاثیر والدین می باشد. زیرا والدین منبع اصلی و اولیه تجارب غذایی کودکان می باشند. والدین اولین آموزش دهنده تغذیه به کودکان هستند، آنها غذای کودکان را فراهم می کنند و در الگوی تغذیه کودک نقش مهمی به عهده دارند. والدین زمان و محل غذا خوردن کودک را تعیین می کنند و در هنگام غذا خوردن با کودک تعامل و ارتباط برقرار می کنند. تمام این موارد می توانند ترجیحات غذایی، رفتارهای غذایی و در نهایت وزن کودک را تحت تاثیر قرار دهند. یکی از ابزارهای تعیین این شیوه ها در کودکان، پرسشنامه جامع شیوه های خورانش کودک ( Comprehensive Feeding Practices Questionnaire= CFPQ) می باشد. پرسشنامه جامع شیوه های خورانش کودک دارای 49 عبارت و سوال و 12 جنبه می باشد. این جنبه ها شامل میزان آزادی عمل کودک در رفتارهای غذایی، تنظیم عواطف کودک با استفاده از مواد غذایی، تشویق کودک به رعایت تعادل و تنوع درغذا خوردن، در دسترس قرار دادن غذاهای سالم در منزل برای کودک، استفاده از غذا به عنوان پاداش، میزان مشارکت کودک در برنامه ریزی و آماده سازی غذا، الگو سازی مصرف غذا توسط والدین، نظارت بر مصرف میان وعده ها، اجبار به غذا خوردن، محدود کردن غذای دریافتی کودک با هدف سلامتی، محدود کردن غذای دریافتی کودک با هدف کنترل وزن و آموزش تغذیه مناسب به کودک توسط والدین می باشد. تحلیل عاملی اکتشافی پرسشنامه جامع شیوه های خورانش کودک در ایران نیز انجام گردیده و 39 سوال از پرسشنامه اصلی شیوه های خورانش کودک بر روی هفت عامل اصلی (محدودیت دریافت غذایی کودک با هدف کنترل وزن و سلامتی، راهنمای غذاخوردن سالم، الگوسازی، اجبار به خوردن، نظارت، تنظیم عواطف با موادغذایی و آزادی عمل کودک) قرار گرفتند. شیوه های خورانش کودک می توانند بر روی رفتارهای غذایی کودک و به دنبال آن دریافت غذایی کودک و در نهایت وزن کودک تاثیر گذار باشند. اصولا شیوه های مثبت مانند نظارت و مدل سازی بر دریافت موادغذایی سالم مانند میوه ها و سبزی ها تاثیرگذار هستند. اما شیوه های کنترلی یا منفی مانند استفاده از اجبار در غذا خوردن و محدودیت دریافت غذا می تواند بر روی نشانه های سیری، گرسنگی و تنظیم اشتهای کودک تاثیر بگذارند. به عنوان مثال استفاده از شیوه اجبار در خورانش کودک توسط مادران موجب افزایش دریافت موادغذایی ناسالم مانند نوشیدنی های شیرین و کاهش دریافت موادغذایی سالم مانند میوه در کودکان می گردد. علاوه بر این، استفاده از شیوه های تشویق کودک برای ایجاد تعادل و تنوع غذایی و الگوسازی در زمینه سالم غذا خوردن موجب افزایش مصرف میوه و سبزی در برنامه غذایی کودکان شده است. بنابراین شیوه های خورانش کودک می تواند نقش اصلاح کننده در عادات غذایی کودک و وزن کودک در برنامه پیشگیری و کنترل اضافه وزن و چاقی در کودکان داشته باشند.

Authors

مینا مینائی

مدیر برنامه بهبود تغذیه کودکان دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت