بررسی ساختارهای فکری و زمینه گرایی هنر در دوره باروک

در دوره های تاریخی مختلف، هنرهای گوناگون همواره سعی داشته اند با روشهای خاص خود، ساختار ارزشی مشخصی را به مخاطبین ارائه کنند. از همین لحاظ اشتراکات میان سازمان ارزشی هنرهای گوناگون در هر دوره تاریخی را میتوان یافت. در این پژوهش سعی داریم با بررسی بنیان ویژگیهای سبک باروک، در 4 زمینه موسیقی، نقاشی، مجسمه سازی و معماری به بررسی ساختار ارزشی هنر در دوره باروک بپردازیم، در این میان، هریک از این هنرها خواسگاه جغرافیایی متفاوتی در اروپا داشتند و هنر محبوب کشورهای مختلفی بوده اند. این پژوهش بر آن است از یک نگاه زمینه گرایانه و با تحلیل فاکتورهای متفاوت و مشابه هریک از این هنر ها، به بنیان ساختار هنری در دوره تاریخی باروک دست پیدا کند. در آخر در میابیم که ارزش های هنری دوره باروک در کشورهای مختلف و کشورهای مختلف دارای ساختاری یکسان و مشابه بوده است، و هریک از هنرهای اشاره شده، بنابر ابزاری که در اختیار داشته اند سعی در ارائه آن ساختار ارزشی داشته اند.

Keywords:

باروک , زمینه گرایی هنر , موسیقی آلمان , نقاشی هلند , معماری ایتالیا