جایگاه و آثار حقوقی قرارداد بیع زمانی در فقه و حقوق ایران

Publish Year: 1397
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 817

This Paper With 12 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_PSLJ-4-1_050

تاریخ نمایه سازی: 6 اسفند 1398

Abstract:

یکی از نهادهای نوپای حقوقی که به فراخور نیازای بشر ابتدا در کشورهای اروپایی تاسیس گردید و با توسعه روابط و تعاملات در دیگر کشورها گسترش یافته و پا به عرصه حقوقی جامعه ایران گذاشته است، بیع زمانی می باشد. بیع زمانی نوع مالکیت می باشد که به موجب آن، اشخاص می توانند عین و منفعت مالی را به صورت دوره ای و در زمان های معین برای مدت نامحدود مالک شده و استفاده نمایند. پا به عرصه حقوقی جامعه ایران گذاشته است بیع زمانی می باشد بیع زمانی نوعی مالکیت می باشد که به موجب آن، اشخاص می توانند عین و منفعت مالی را به صورت دوره ای و در زمان های معین برای مدن نامحدود مالک شد و استفاده نمایند. به دلیل وجود مزایای بیع زمانی از جمله جلوگیری از حبس ورکود سرمایه، فراهم کردن امکان سرمایه گذاری برای سرمایه های اندک و تضمین زمان مطلوب برای استفاده خریدار و استافده حداکثر ظرفیت سرمایه ها، در نظام حقوقی بسیاری از کشورها مورد پذیرش قرار گرفته است. در نظام حقوقی ایران پذیرش بیع زمانی به دلیل عدم پیوستگی مالکیت و موقتی بودن آن و کامل نبودن تسلط مالک، با اشکالاتی مواجه شده است. و هنوز قانونی در خصوص آن وضع نشده و احکام مربوط به آن در ابهام باقی مانده است ولی می توان در چارچوب عقود معین و نامعین به بررسی آن پرداخت و با توجه به متوقف نبودن عقود به صرف عقود معین و نقش امضایی شرع در خصوص قراردادهای عرفی و امکان عرفی بیع زمانی و همچنین محدودیت سلطه کامل در موارد اضرار به غیر با عنایت به اصل تسلیط و وجود نمونه هایی ازمالکیت موقت در فقه، صحت بیع زمانی را تایید نمود. از منظر ذاتی، عقد تملیکی است و اثر اصلی این قرارداد نیز انتقال مالکیت ازمالک به دیگری است. متعلق مالکیت در این قرارداد، عین است و دارای ارزش و اعتبار بوده ومالک با این سند مالکیت نسبت به قدر السهم خود خود مالک بوده و به وراث او بعد از فوت، منتقل می گردد و هر زمان نیز که تمایل داشته باشد می تواند سهم خود را به دیگری واگذار نماید.

Authors

عادل احمدی

کارشناسی ارشد حقوق خصوصی، دانشکده مدیریت حسابداری و حقوق دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین ایران