علم کاربردی(۴). گونه های چهارگانه «کاربرد»

29 دی 1401 - خواندن 5 دقیقه - 483 بازدید

 باسمه تعالی

علم کاربردی(4): گونه های «کاربردی» علم

در یاداشت قبل به این نکته اشاره شد که «کاربرد» در ماهیت علم قراردارد و علم بدون کاربرد، اصولا ماهیتش محل سوال است. 

ملاحظه(4). تحول علم متناسب با سطح کاربردی آن است.

درک این ملاحظه درگرو توجه به این اصل است که، اساسا «علم غیرکاربردی» نداریم.آنچه موجب تمایز گونه های علم می شود نه کاربردی بودن و یا غیرکاربردی بودن آن، بلکه نوع کاربرد آن است. از این منظر می توان بین گونه های زیر تمییز قائل شد:

الف. کاربردی به مثابه «کارویژه»

منظور از «کارویژه» آن کاربردی است که فلسفه وجودی پدیده را شکل می دهد.لذا در صورتی که این کاربرد منتفی و یا مخدوش گردد، فلسفه وجودی پدیده دچار آسیب می گردد. برای مثال (بالفرض) «کارویژه تلفن همراه» برقراری تماس تلفنی با کیفیتی خاص است. البته در ضبط صدا، عکاسی و ... هم کاربرد دارد. حال اگر تلفنی باشد که خوب عکس بگیرد و خدمات تصویری و ... عالی هم بدهداما فقط تماس برقرارنکند، طبعا فلسفه وجودی دیگر ندارد. در خصوص «علم» نیز این نکته مهم است که «کارویژه» آن حوزه علمی چیست؟.برای مثال اگر «علمی» وضع شده تا توانایی های ذهنی را در زمینه تخیل و رویا پردازی پرورش دهد، نمی توان به صرف این که به موضوعاتی می پردازد که ذاتا انتزاعی اند، یا اینکه مسائلش در بطن جامعه حضور و بروز ندارند، یا اینکه مساله مردم عادی نیستند و یا ... آن را «غیرکابردی» ارزیابی نمود. اقتضای آن فلسفه وجوی، اصولا ورود به همین موارد انتزاعی، غیرواقعی و یا نادر در جامعه است.

ب. «کاربردی» به مثابه «کارکرد»

منظور از «کارکرد» استفاده های مجاز و قابل تعریف از یک پدیده در کنار «کارویژه» آن است. در مثال قبلی، در کنار کارویژه ارتباطی که برای تلفن همراه ذکر آن رفت؛ به استفاده های مجاز دیگری اشاره شد، که همگی آنها کارکرد تلفن همراه هستند. وجود این کارکردها مطلوبیت پیده را افزایش می دهد. به عبارتی کارویژه با «فلسفه وجودی»پدیده و کارکرد با «اهمیت و خدمات»پدیده ربط دارد. در ارتباط با علم نیز می توان «کارکردهای» متمایزی برای علوم برشمرد که عموما اینها توسط جامعه دیده و لحاظ می شود. حتی می توان اشاره داشت که عموما وقتی از کاربردی بودن علم صحبت می شود به این کارکردها توجه دارند.

پ. «کاربردی» به مثابه «بهره برداری»

منظور از بهره برداری هر گونه استفاده ای (ولو غیر مجاز و تعریف نشده) از پدیده است. برای مثال اگر از گوشی همراه به مثابه چکش برای ضربه زدن به چیزی استفاده شود. این تلقی از کاربرد اگر چه در جامعه نخبگانی مردود و محل نقد است اما عامه مردم (بنا به دلایل مختلف) چندان آن را نفی نمی کنند(یاداوری پدیده شکستن آجیل با داندن). در زندگی روزمره این تلقی از علم نیز سهم بالایی در ارزیابی کاربردی بودن /نبودن علوم دارد. برای مثال یم توان به توقع بهبود سریع و به میزان خیلی زیاد شاخص های زندگی مادی، و یا بهبودهمه ابعاد زندگی فردی و جمعی با کسب علم، و ... یا را یادآور شد که از این تلقی نشات می گیرد.

ت. «کاربردی» به مثابه «غایی»

منظور از «غایت» آن هدف عالی و متعالی ای می باشد که ماهیت آن چنان است که هیچگاه به کمال محقق نمی شود. دلیلش نیز این است که تحقق کامل به معنای توقف پدیده می باشد. با این تفسیر، شان «غایت» جهت سازی است و از این حیث با موارد قبلی تفاوت دارد. البته تفاوت های مهم دیگری هم دارد که از آن جمله باید به منبع صدور آنها اشاره داشت که معمولا ایدئولوژیک هستند. برای مثال این که «علم، خضوع می آورد»، یا «علم، موجب رستگاری و هدایت است»، یا «علم، معرفت الهی را درپی دارد»، و مشابه این گزاره ها همه حکایت از وجه خاص و متمایزی از «کاربردی بودن علم» دارد که نمی توان از نظر دور داشت(اگر چه نظام معرفتی سکولار مایل به نادیده انگاشتن این وجه کاربردی بوده است) 

با این توضیح حال می توان تصویری جامع تر از «علم کاربردی» ارایه نمود که در آن کاربرد در سطوحی چهار گانه قابل فهم است و اقتضای هر کاربردی، الگویی متمایز از تعلیم و تربیت است

فلسفه علمعلم کاربردی. کارویژهکارکردبهره برداری