مشارکت مردم

7 اسفند 1401 - خواندن 3 دقیقه - 519 بازدید

جریان و گروه های سیاسی باید از دموکراسی، یعنی حق انکارناپذیر مشارکت مردم در سرنوشت خود حمایت کنند. تمام گروه ها و جریان هایی که از حق مشارکت مردم در سرنوشت خود دفاع می کنند، سرمایه اجتماعی هستند و باید صرف نظر از گذشته عملی و نظری آن ها پذیرفته شوند. احزاب، گروه ها و افرادی که یکدیگر را نفی می کنند، با یکدیگر مبارزه می کنند درصدد حذف یکدیگر هستند، در میدانی دیگر بازی می کنند، میدان قدرت. حضور و کارکرد قدرت در عرصه هرگونه فعالیت انسانی اجتناب ناپذیر است، به خصوص حوزه سیاست که میدان درگیری بر سر قدرت است. ما شهروندان باید این دو عرصه را از یکدیگر جدا کنیم. از هرگونه همکاری برای فراهم کردن زمینه و استقرار نظام دموکراتیک، به معنای مشارکت مستقیم و غیرمستقیم عموم در تعیین سرنوشت خود دفاع کنیم. در همان حال باید، در نظر داشته باشیم که عرصه سیاست و کارورزان آن، میدان مبارزه برای تصاحب قدرت است. آزادی، برابری، عدالت، رسالت تاریخی، فضیلت مدنی، حقوق شهروندی و شعارهای بسیاری که گروه ها و جریان های سیاسی برای جلب و جذب منابع اصلی قدرت، یعنی مردم می دهند، از ویژگی عوام فریبی برخوردار است. باید به آن ها کفالت داد، چون عرصه سیاست در این تناقض شکل می گیرد، مجریان امر سیاست، همین گروه ها می باشند، یعنی کسانی که درواقع درصدد تصاحب قدرت با استفاده از شعر و شعار هستند. باید قبل از هرگونه کفالتی شرایط سلب آن را در چهارچوب قوانین معتبر تضمین کرد. باید برای تعادل قدرت به گروه های مختلف کفالت داد تا زمینه برای سلب کفالت، قدرت انحصاری مادام العمر، یعنی نظام سیاسی که تاکنون در خاورمیانه شاخت شده است، فراهم باشد. برای مردم خاورمیانه قوانین و مقررات خلع قدرت بعد از مدتی از شرایط استقرار یک نظام سیاسی اهمیت بیشتری دارد. چون این خطر، هستی انسان خاورمیانه ای را در هر شرایطی تهدید می کند. عنصر اصلی نگرش، تفکر و حتی فرهنگ سیاسی انسان ایرانی، سرسپردگی است: سرسپردگی به شخص، به ایدئولوژی، به سازمان، به مرام، به دین، به مذهب، به قومیت، به زبان مادری و غیره. سرسپردگی به هر یک از این عناصر و عناصر بسیاری دیگر، زمینه ساز قفل و زنجیر بر پای دموکراسی و حرمت و کرامت انسانی است. انسان سرسپرده و مجنون، ناچار به حل شدن در یکی و نفی دیگری است. این انسان مواد سازنده یک نظام دموکراتیک نیست، بلکه مایه نظام های توتالیتر دنیایی و غیر دنیایی است. این گونه افراد هنوز در خاورمیانه اکثریت هستند، اگرچه گاهی نادانسته خود را هوادار نظام دموکراتیک و حقوق اساسی شهروندی برای تمام افراد تصور می کنند. البته سیاست پدیده ای انسانی است، درنتیجه با تعلق، احساس و نماد درگیری است و این پدیده ها برای پیشبرد امر سیاسی لازم هستند، ولی باید مواظب بود از نماد تاریخی، دینی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و حتی اخلاقی برای استقرار حکومت سیاه استبدادی استفاده نشود. نظامی که سلب کننده حق زندگی است.

دموکراسیگروه های سیاسیمشارکتعوام فریبیقدرت