اشاره ای کوتاه به اثرگذاری ضعف مدیریت دانش در ناکارآمدی حکمرانی ورزشی
تعاریف مختلفی برای مدیریت دانش وجود دارد. اما دو تعریف اصلی مدیریت دانش، ناظر بر این واقعیت است که مدیریت دانش در رویکرد سنتی بر ثبت، ضبط، انتقال، تسهیم و کاربست تجربیات، درس آموخته ها و مستندات است. ولی رویکرد جدید مدیریت دانش ناظر بر مدیریت بر دستاوردهای دانش و پژوهش است.
رویکرد جدید مدیریت دانش انطباق با حکمرانی دانش دارد. البته باید در نظر داشت که «مدیریت دانش»، یک دانش میان رشته ای است. از سوی دیگر «حکمرانی» نیز دانشی میان رشته ای محسوب می شود. با این وجود مدیریت دانش با هر دو رویکرد می تواند منجر به تولید محتوای جدید و کاربست دانسته های کنشگران در حوزه حکمرانی باشد.
«نظام مسائل ورزش» در کشورمان پیچیده و به صورت روز افزون فزاینده است. رفع و حل این مسائل به حکمرانی مطلوب، خوب و در سطحی بالاتر حکمرانی متعالی نیاز دارد. وقتی سخن از ورزش به میان می آید، باید همه اجزای ورزش را با هم در نظر داشت. به عنوان مثال هم اکنون ده ها شغل در ارتباط با ورزش وجود دارد که حکمرانی در ورزش با برنامه ریزی و سیاستگذاری برای همه اجزای ورزش از جمله همه مشاغل مرتبط با ورزش امکان پذیر است. پیوستگی سازمان های ورزشی، ورزشکاران، مربیان و دست اندرکاران ورزش غیرقابل انکار است. آموزش ورزشکاران توسط مربیان ورزشی در باشگاه های ورزشی انجام می شود. انجمن ها و هیئت های ورزشی نظارت بر عملکرد باشگاه های ورزشی را بر عهده دارند. مسابقات ورزشی با مشارکت باشگاه های ورزشی توسط هیئت های ورزشی برگزار می شود. انجمن ها و هیئت های ورزشی توسط فدراسیون های ورزشی ساماندهی می شوند. با وجود این همه در هم تنیدگی روابط ورزشکاران و سازمانهای ورزشی، با این حال نباید تصور کرد که اثرگذاری ورزشکاران و سازمانهای ورزشی بر رخدادها یکسان است. البته سازمانهای ورزشی همانند فدراسیون ها، انجمن های ورزشی و حتی باشگاه های ورزشی، در انسجام بخشی و وحدت رویه ورزشکاران در عرصه های مختلف نقش مهمی ایفا می کنند. با توجه به اینکه باشگاه های ورزشی و ورزشکاران و مربیان، سه ضلع مهم در توسعه ورزش بشمار می روند و از سوی دیگر اثرگذاری ورزشکاران بیش از سازمان ها در حوزه ورزش است. لذا تکه تکه کردن قدرت در ورزش و ایجاد شرایط بهینه برای حضور اثربخش نهادهای مدنی در ورزش در ایران، به مراتب قابل دسترس تر به نسبت سایر حوزه ها است.
در این میان نقش «مدیریت دانش»، نقش محوری خواهد بود. اتفاقا یکی از ضعف های ورزش ایران، ضعف در «مدیریت دانش» است. در واقع مدیریت دانش، مسئله ای اثرگذار در میان نظام مسائل گسترده ورزش ایران است و همین ضعف، در اختلال و ناکارآمدی حکمرانی ورزشی اثرگذار است.