Ali Ensaf
11 یادداشت منتشر شده"پارادوکس بهایابی اخلاق انسانی در حسابداری: تلفیق مسئولیت پذیری و ارزش های اقتصادی"
در عرصه حسابداری و بهایابی، مفهوم اخلاق انسانی به عنوان یکی از چالش برانگیزترین و ژرف ترین مباحث مطرح می شود. این حوزه به دنبال پاسخ به پرسشی بنیادین است: چگونه می توان اصول اخلاقی انسان را، که در ذات خود امری کیفی و متعالی است، با محاسبات و اصول کمی و عینی حسابداری تلفیق نمود؟ از دیدگاه فلسفی، این دو مفهوم در پارادوکسی به سر می برند، چراکه حسابداری ماهیتی عینی و عقلانی دارد، در حالی که اخلاق انسانی به نوعی با ارزش های فراسوی سود و زیان و اهداف کوتاه مدت اقتصادی گره خورده است.
از منظر فلاسفه اخلاق مانند ارسطو و کانت، ارزش اخلاقی یک کنش یا انتخاب، به نیت و غایت نهایی آن بازمی گردد، نه به نتایج مالی و سودی که از آن حاصل می شود. در مقابل، حسابداری به طور سنتی به عنوان ابزاری برای ارزیابی نتایج مالی و بهینه سازی منابع اقتصادی عمل می کند و به نحوی از اصولی سودمحور و ارزش محور پیروی می کند که در تناقض با اصول اخلاقی محض است. در این میان، بهایابی اخلاق انسانی در حسابداری نوعی رویکرد چالشی ایجاد می کند، زیرا تلاش دارد جنبه های اخلاقی و کیفی را به قالبی قابل سنجش و ارزش گذاری اقتصادی تبدیل کند.
در نظام های حسابداری متداول، انسان ها به عنوان "سرمایه انسانی" یا "دارایی های ناملموس" شناخته می شوند؛ در نتیجه، اخلاق انسانی به عنوان یک متغیر موثر در تصمیم گیری های اقتصادی و مدیریتی مورد توجه قرار می گیرد. با این حال، مفهوم "بهایابی اخلاق انسانی" که به سنجش هزینه ها و عواقب اخلاقی تصمیمات و عملکردها می پردازد، بر پویایی جدیدی در حسابداری تاکید می ورزد. این پویایی، در صدد است تا از طریق محاسبات و شاخص هایی، عواقب اخلاقی تصمیمات مالی را به گونه ای به حساب بیاورد که نه تنها هزینه ها و منافع اقتصادی بلکه عواقب انسانی، اجتماعی و حتی زیست محیطی آن نیز در نظر گرفته شود.
از منظر فلسفه اخلاقی، بهایابی اخلاق انسانی در حسابداری می تواند بر اساس مفاهیمی چون مسئولیت پذیری و فضیلت گرایی تعریف شود. مسئولیت پذیری، در این بافتار، به معنای پاسخ گویی در قبال آثار اخلاقی تصمیمات اقتصادی است و فضیلت گرایی، به ارزیابی و ارتقای ویژگی های مثبت انسانی نظیر عدالت، انصاف و همدلی اشاره دارد. حسابداری می تواند از این مفاهیم بهره گیرد و با ایجاد معیارهایی که بازتاب دهنده ارزش های انسانی و اخلاقی باشند، به سوی نوعی "حسابداری اخلاق محور" حرکت کند.این نوع حسابداری، نه تنها بر محاسبه دقیق هزینه ها و درآمدها، بلکه بر اثرات انسانی و اجتماعی تصمیمات تاکید می ورزد و به نوعی در تقابل با دیدگاه های سنتی قرار می گیرد که تنها بر محور منفعت طلبی و سودگرایی استوارند.