بررسی کارکرد عادت واره های بوردیو در پادشاهی کی کاووس
بررسی کارکرد عادت واره های بوردیو در پادشاهی کی کاووس
نوع مقاله: پژوهشی
چکیده
شاهنامه علاوه بر اینکه یک منبع ادبی است، خلق و خوی انسانی را نیز از زاویه های گوناگون مطرح می کند و در لطیف ترین حالت پند می دهد. ناهنجاری های اخلاقی در رفتار فردی، آسیب های اجتماعی به همراه دارد و جامعه را از حالت امنیت و سکون بیرون می برد. هدف این نوشتار ارائه اعمالی است که با خیر آرمانی همگونی نداشته و فرد و به طبع جامعه را با چالش مواجه می سازد. از آنجایی که اندیشه های کی کاووس یکپارچه نیستند و چندان با واقعیت مطابقت ندارند، نمی تواند راهبردی عمل کند. این پژوهش سعی دارد عادت واره های شخصیت کاووس را نشان دهد و دریابد کدام عادت واره تاثیر وافری در روند حکومتی او داشته است؟ بر اساس یافته ها، عادت واره سلبی کینه در پادشاهی کاووس از بسامد بسیار بالایی برخوردار است. در واقع عامل اصلی ایجاد کنش ها به شمار می رود و این در حالی است که نیرنگ پایین ترین میزان تاثیر را داشته است؛ اما با برجسته نمودن داستان سیاوش در عادت-واره های ایجابی مهر بیشترین بازکرد را به دست می دهد و اتهام که بر پایه حس تخاصم و رقابت در کاووس بروز می کند، پایین ترین بسامد را دارد. در پادسوی آن نیایش نیز اندک است. هرآیینه فردوسی سر توازن اخلاقی را بهترسازی پارسایی و باورمندی به یزدان تبیین می کند.