ذکر متمرکز به قصد
[مولانا]
کو مطرب عشق؟ چیست دانا؟ - کز عشق زند نه از تقاضا
مردم به امید و این ندیدم - در گور شدم بدین تمنا
ای یار عزیز! اگر تو دیدی - طوبی لک یا حبیب طوبی
ور پنهان است او خضر وار - تنها به کنارهای دریا
ای باد سلام ما بدو بر - کاندر دل ما ازوست غوغا
دانم که سلام های سوزان - آرد بحبیب، عاشقان را
عشقی است دوار چرخ، نه از آب - عشقی است مسیر ماه نه از پا
در ذکر به گردش اندرآید - با آب دو دیده چرخ جان ها
ذکرست کمند وصل محبوب - خاموش که جوش کرد سودا (1)
***
[عین القضات همدانی]
آهنگ دعا چون از هیکل برآید گره ها را که فلک بسته بود بگشاید . (2)
***
[یزدانپناه عسکری]
قصد، کمند وصل مقصود است. اطمینان از بر آورده شدن تصمیمات تجریدی محصول صیقل نقطه ی اتصال به محبوب و ذکر متمرکز « به قصد » است.
_______
1 - مولانا جلال الدین محمد بلخی (مولوی)، دیوان کبیر شمس، طلایه - تهران، چاپ: اول، 1384. غزل 127
2 - نامه های عین القضات همدانی، جلد3 ، به اهتمام دکتر علینقی منزوی – دکتر عفیف عسیران. تهران: انتشارات اساطیر 1377- صفحه 422