هفت عادت مردمان موثر
🖊️استفان کاوی
--------------------------------------------
■استفان کاوی در کتاب خود به معرفی ۷ عادت افراد اثربخش می پردازد. عادت های شماره ۱، ۲ و ۳ بر توسعه و توانمندی های فردی تمرکز دارد و تمایل دارد فرد را از شخصی وابسته به شخصی مستقل تبدیل کند. عادت های شماره ۴، ۵ و ۶ بر کار گروهی و رشد توانمندی های گروهی و اجتماعی در افراد تمرکز دارد. عادت شماره ۷ بر رشد مستمر و مداوم افراد تمرکز دارد و هر شش عادت دیگر را پوشش می دهد. در ادامه به بررسی هر کدام از این عادت ها می پردازیم:
۱- عامل باشید.*
مقصود از این که این عادت را به عنوان اولین عادت معرفی کردیم، آن است که عامل بودن، مهم ترین عادتی است که برای رسیدن به موفقیت باید فرا بگیرید. منظور از عبارت «عامل باشید» این است که مسئولیت تمام و کمال کارهای خودتان را بر عهده بگیرید. بدانید که شما مسئول ۱۰۰ درصد اتفاقاتی هستید که در زندگیتان رخ می دهد. مردمان موثر جهان افراد عامل و مسئولیت پذیر هستند. این افراد می دانند که همه چیز در این جهان از تصمیم ها و انتخاب های خودشان سرچشمه می گیرد. از نظر استفان کاوی، مسئولیت پذیری همان چیزی است که ما را از سایر حیوانات متمایز می کند. در برابر افراد عامل، افراد واکنشی هستند که تصور می کنند همه مشکلات از بیرون است و درون خودشان را مقصر نمی دانند.
شخص عامل می گوید: من کنترل احساسات خودم را در دست دارم.
شخص واکنشی می گوید: فلانی حال من را خیلی بد کرد.
اگر می خواهید به شخصی موفق و موثر تبدیل شوید، باید ریشه همه چیز را در درون خودتان پیدا کنید. اولین گام برای عامل بودن استفاده از کلمات توام با مسئولیت پذیری است. همچنین لازم است تمامی انتخاب های خود در زندگی را آگاهانه و عاقلانه بگیرید.
۲-. شروع از پایان در ذهن*
یکی از عادت های بسیار مهم و سازنده ای که افراد تاثیرگذار دارند این است که همیشه در هر مسئله ای و موضوعی از پایان شروع می کنند. به بیان ساده تر می آیند و آینده آن موضوع را در ذهن خودشان مجسم می کنند و می بینند که آیا این آینده مجسم شده باب میلشان هست یا خیر؟
شروع از پایان در ذهن به این معناست که باید بدانید می خواهید به سمت کدام مقصد حرکت کنید. در واقع باید همه چیز برای شما روشن و مشخص باشد تا بدانید که می خواهید به کجا بروید. در واقع کاوی بر این باور است که قدرت تصور و تخیل یکی از بهترین خصوصیات انسان است. وی در کتاب خود می نویسد: خیلی آسان است که خودمان را در دام فعالیت شدید، شلوغی زندگی، کار کردن سخت تر و سخت تر برای بالا رفتن از نردبان موفقیت گرفتار کنیم تا در نهایت به این نتیجه برسیم که این کار در واقع تکیه کردن به یک دیوار اشتباهی است.
کاوی بر این باور است که خودآگاهی به ما کمک می کند که به زندگی خودمان شکل بدهیم. وقتی ما آینده کسب و کار یا زندگی شخصی را در ذهنمان مجسم کنیم، می توانیم با چشمان باز ببینیم که آیا این آینده با استانداردها، اصول و مفاهیم اصلی و اساسی زندگی ما سازگاری دارد یا این که باید تغییرات مهمی در زندگی خودمان ایجاد کنیم.
۳- نخست به اولین ها پرداختن*
عادت سوم افراد موثر و توانمند در جهان این است که نخست به اولین ها می پردازند. به بیان دیگر وقتی تصمیم دارند به آینده ای که در ذهن خودشان تجسم کرده اند، می اندیشند به این نتیجه می رسند که یک سری از کارها نسبت به کارهای دیگر اولویت دارد و باید این اولویت ها به خوبی مشخص شود. در واقع ما وظیفه داریم کارهای روزمره خودمان را هم بر اساس آن آینده مطلوب خودمان اولویت بندی کنیم. کاوی در کتاب هفت عادت مردمان موثر می نویسد:
چالش این نیست که زمان مان را مدیریت کنیم بلکه باید بتوانیم مدیریت و کنترل خودمان را در دست بگیریم.
باید کارهای خودمان را در قالب موارد زیر اولویت بندی کنیم:
▪️کارهای مهم و فوری: حتما بایستی انجام شوند.
▪️کارهای مهم و غیر فوری: کارهایی که بهتر است امروز صورت گیرند.
▪️کارهای غیرمهم و فوری: کارهایی است که انجام دادنشان خوب است.
▪️کارهای غیرمهم و غیرفوری: لطفا انجام دادن این دسته از کارها را به شخص دیگری بسپارید.
۴- برنده-برنده اندیشیدن*
این عادت را باید در ارتباط با دیگران به کار ببندیم. درست است افرادی مستقل هستیم ولی خواه ناخواه به دیگران هم برای رسیدن به موفقیت احتیاج داریم. ما باید به طرز فکر برد – برد تعهد واقعی و کاملی داشته باشیم. در واقع باید همیشه طوری کار و رفتار کنیم که هم خودمان و هم طرف مقابل به خواسته های خودمان برسیم. قرار نیست یک طرف برنده و طرف دیگر بازنده باشد. استفان کاوی در این زمینه می نویسد:
برای رسیدن به طرز فکر برد-برد، تنها خوب بودن کافی نیست بلکه باید شجاعت لازم را هم داشته باشیم.
بنابراین داشتن چنین طرز فکری واقعا مهم و اساسی است و می تواند یکی از عادت های مهم افراد تاثیر گذار باشد. روابط خودتان را به گونه ای برنامه ریزی کنید که در نهایت به یک نتیجه برد – برد ختم شود. همچنین باید بین احترام به خودتان و دیگران تعادل برقرار کنید.
۵-اول فهمیدن و سپس فهماندن*
ابتدا سعی کنید یک موضوع را بفهمید و به خوبی آن را درک کنید. به معنای دیگر قبل از آن که بخواهیم توصیه کنیم، راهکار پیشنهاد دهیم یا به صورت موثر و سازنده با دیگران ارتباط برقرار کنیم باید سعی کنیم با گوش دادن فعالانه طرف مقابل را خیلی خوب درک کنیم و نگرش او را بفهمیم. فرض کنید نزد یک چشم پزشک می روید و به او می گویید که چشمانتان ضعیف شده است. او عینک خودش را از روی چشمانش برمی دارد و به شما می دهد. شما هم عینک را استفاده می کنید ولی می بینید که اتفاقا همه چیز بدتر شد. با این اتفاق آیا باز هم به آن دکتر مراجعه می کنید؟
شاید خند ه دار باشد ولی مردمان غیرموثر دقیقا از همین تکنیک در روابط خودشان استفاده می کنند. برای روابط موثر ابتدا باید طرف مقابلمان را خوب بفهمیم و برای خوب فهمیدن نیاز به شنیدن موثر و فعالانه داریم. استفان کاوی می گوید:
شما چندین سال از زندگی خود را صرف خواندن و نوشتن می کنید. سال ها تلاش می کنید صحبت کردن را یاد بگیرید ولی برای یادگیری شنیدن چه کاری انجام می دهید؟
برای فهماندن چیزی به افراد باید بتوانید به بهترین شکل با او ارتباط برقرار کنید. سعی کنید همه چیز را از نگاه طرف مقابل ببینید. او با چه مشکلاتی روبرو است؟ آیا راهکاری که شما به او ارائه می دهید واقعا برایش مناسب است و می تواند جوابگوی نیاز او باشد؟
۶- هم افزایی یا سینرژی*
اگر تمامی عادت ها را با هم ترکیب کنیم ما را به عادت شماره شش سوق می دهد. در واقع با هم افزایی دیگر جواب یک به علاوه یک، دو نمی شود بلکه ممکن است سه یا حتی بیشتر شود. وقتی تفاوت های خودمان با دیگران را بفهمیم و برای آن ها ارزش قائل شویم، فرصت هم افزایی و رسیدن به فرصت های جدید از طریق خلاقیت و فکر باز فراهم می شود.
در واقع هم افزایی این فرصت را برای ما فراهم می کند که نظراتمان را با هم ترکیب کنیم و به یک نتیجه بهتر و موثرتر برسیم. برای درک بهتر سینرژی باید مفهوم عادات شماره ۴ و ۵(تفکر برد – برد و تلاش برای فهمیدن) را عمیقا یاد بگیریم. با این کار می توانیم توانمندی های خودمان و دیگران را بهتر درک کنیم و راهکاری ارائه دهیم که بتواند از این طریق نیاز ما و طرف مقابل را به صورت همزمان برطرف کند.
دو درخت را که کنار هم می کارید، ریشه این دو درخت با هم ترکیب می شود و کیفیت خاک را بیشتر می کند. در نتیجه هر دو درخت بهتر از قبل رشد می کنند. این معنای دقیق سینرژی است. شما هم باید در روابط خودتان به فکر راه حلی باشد که نیاز همه طرفین را حل کند.
۷- اره تیز کردن*
برای این که بتوانیم موثر و کارآمد واقع شویم باید همیشه روی خودمان از نظر جسمی، ذهنی، روانی و اجتماعی کار کنیم. عادت هفتم بر تجدید قوا تمرکز دارد. یکی از عادت های مهم این است که باید به فکر تجدید قوای مداوم در زندگی باشیم. ما باید در چهار حوزه به صورت مداوم و مستمر تجدید قوا کنیم. این چهار بعد عبارت است از:
جسمانی، روانی و معنوی، ذهنی، اجتماعی.
برای رشد و توسعه هر کدام از موارد فوق وقت کافی بگذارید تا بتوانید شش عادت دیگر را به بهترین شکل ممکن انجام دهید. به عنوان مثال همیشه ورزش کنید، غذای خوب بخورید، موسیقی خوب گوش کنید، کتاب های خوب بخوانید و با افراد مختلف ارتباط سالم و موثر برقرار کنید.