احیای قلب های مرده در آخرت برای ایمان بی ایمانان؛ (تمهیدات خداوند برای نجات دوزخیان)

5 بهمن 1403 - خواندن 7 دقیقه - 106 بازدید

تمهیدات خداوند در آخرت برای ایمان بی ایمانان؛ احیای قلب های مرده : در دعای عهد اشاره شده که خداوند همه بی ایمانان را صالح و مومن می کند؛ لذا خداوند تمهیداتی را در قیامت انجام می دهد تا این هدف تحقق یابد؛ از جمله این تمهیدتمهیدات خداوند ات احیای معنوی قلب های مرده است؛ این بحث را در ضمن بیان آیه زیر توضیح می دهیم. «انما یستجیب الذین یسمعون و الموتی یبعثهم الله ثم الیه یرجعون» (36 انعام). ترجمه : تنها، کسانی دعوت تو را اجابت می کنند که گوش شنوا دارند؛ و اما مردگان را خداوند زنده خواهد کرد سپس به سوی او بازگردانیده می شوند. خداوند در آیه فوق مردم دنیا را دو دسته می کند، یک دسته آنهایی هستند که در قبال دعوت خدا و رسولش، گوش شنوائی دارند و حقایق ایمانی را می پذیرند اینها همان مومنان حقیقی اند؛ و دسته دوم کسانی هستند که در قبال دعوت خدا و رسولش در دنیا پذیرشی ندارند، و حرکتی در جهت دست یابی به مقامات ایمانی نمی کنند؛ این دسته را خداوند درین آیه با عنوان «الموتی» یا مردگان یاد می کند؛ و روشن می کند که خداوند این مردگان را بالاخره روزی زنده خواهد کرد «و الموتی یبعثهم الله»؛ ماده «بعث» یعنی زنده کردن، که گاهی زنده کردن از مرگ دنیایی است و گاهی زنده کردن از مرگ بی ایمانی است؛ جمله «و الموتی یبعثهم الله» دلالت دارد که خدا مردگانی را، زنده کرده و حیات خواهد داد؛ این حیات، همان حیات بعد از مرگ بی ایمانی است، نه حیات بعد از مرگ دنیایی که در آستانه روز آخرت برای همه انسانهای مومن و غیر مومن رخ می دهد، و در جمله «ان الله یبعث من فی القبور» (۷ حج) به آن اشاره شده است؛ زیرا بعث و حیات دهی در آیه (۳۶ انعام)، فقط شامل مردگانی است که گرفتار مرگ بی ایمانی اند؛ حال آن که بعث «من فی القبور» همگانی است و همه مردگان دنیایی را شامل می شود و اختصاصی به غیر مومن ندارد؛ پس طبق آیه (۳۶ انعام) خداوند مردگانی که در اثر بی ایمانی مردگی دارند را با حیات معنوی زنده خواهد کرد؛ سپس آنها بر پایه این حیات معنوی که بدست آورده اند کم کم به مقامات ایمانی خواهند رسید «ثم الیه یرجعون»؛ چنانکه مومنان دنیایی، با ایمانی که در دنیا بدست آوردند به آن مقامات می رسند؛ بنابراین انسانها همه به مقامات ایمانی خواهند رسید؛ منتهی برخی با پذیرش دعوت انبیاء در دنیا به این مقامات می رسند؛ و برخی بعد از مرگ، با ترکیبی از کارهای الزامی و اختیاری متناسب با عوالم دیگر به آن خواهند رسید. در مورد این که مفاد «ثم الیه یرجعون» چگونه در مورد این مردگان حیات یافته، رخ می دهد، می توان از آیات دیگری که همین مضمون را دارند استفاده کرد، و معنای آن را روشن کرد؛ مثلا در مورد منافقان در (18 بقره) چنین آمده است «صم بکم عمی فهم لا یرجعون»، درین آیه، عدم رجوع به حیات ایمانی در دنیا را نتیجه کر و لال و کور بودن معنوی منافقان قرار داده است؛ بنابراین رجوع بی ایمانان در روز قیامت به حیات ایمانی، به این است که آنها با بدست آوردن ابزار فهم و درک حقائق ایمانی بصیرت یافته و عالمانه به راه حق بر گردند؛ و ایمانی مبتنی بر فهم بدست آوردند، نه این که ایمانشان صرفا عکس العملی نا آگاهانه در قبال عذاب الهی باشد؛ و این ابزار فهم برای آنان در قیامت در شرایطی فراهم می شود چنانچه جمله «فکشفنا عنک غطاءک...» در آیه «لقد کنت فی غفله من هذا فکشفنا عنک غطاءک فبصرک الیوم حدید» بر آن دلالت دارد. و نیز در بیان کیفیت رجوع الی الله می توان از آیه (83 انعام) کمک گرفت که می گوید «ا فغیر دین الله یبغون و له اسلم من فی السماوات و الارض طوعا و کرها و الیه یرجعون» آیا اهل کتاب، دنبال دینی غیر دین خدا هستند؟ حال آنکه همه کسانی که در آسمانها و زمین هستند، خواسته و ناخواسته، تسلیم خدا شده، و به سوی حق برگردانده می شوند؛ در این آیه نیز روشن شده همه، بلا استثناء خواسته و ناخواسته «طوعا و کرها» تسلیم خداوند و حقائق دین او می شوند.

باید توجه کرد عنوان «اسلم» به معنای تسلیم و پذیرش اختیاری است منتهی گاهی عامل پذیرش، جذب یک امر خوشایند است؛ برای این مورد در این آیه تعبیر «طوعا» بکار رفته است؛ و گاهی عامل پذیرش، دفع یک امر ناگوار است که انسان بخاطر فرار از ضرر بیشتر مختارانه آن را می پذیرد؛ برای این مورد تعبیر «کرها» بکار رفته است؛ ولی در هر صورت «اسلم» به معنای تسلیم و پذیرش اختیاری است؛ پس طبق این آیه هم همه، بلا استثناء دین حق را مختارانه می پذیرند؛ گرچه ممکن است در مرحله ابتدائی عده ای آن را از روی کراهت و برای فرار از امری ناخوشایند پذیرفته باشند؛ ولی به هر جهت در نهایت آنان هم خواهند فهمید که پذیرش مکرهانه آنان به نفع آنها است؛ لذا «طوعا و کرها» با واو عطف است که دلالت بر اجتماع کره و طوع دارد، نه با «او» که دلالت بر وقوع یکی از دو امر دارد؛ پس همه مختارانه، با ترکیبی از طوع و کره دین حق را می پذیرند و سپس با پذیرش حقائق دینی، بسوی خداوند (که کمال مطلق است) رجوع خواهند کرد؛ بنابراین اولا این ایمان آوری هیچ استثنائی نخواهد داشت بلکه همه با تسلیم اختیاری به دین حق مومن خواهند شد؛ و ثانیا گرچه مرحله تسلیم ابتدایی برای برخی از روی اکراه و ناچاری است؛ اما بعد از مرحله تسلیم ابتدائی همه با تسلیم داوطلبانه در جهت خدائی شدن، عالمانه حرکت خواهند کرد و به کمال مطلوب الهی خواهند رسید، «و الیه یرجعون». و با همین ایمان آوری، نجات یافته و از نعم بهشتی برخوردار می شوند؛ زیرا همانگونه که قبلا گفتیم بر اساس آیات زیادی پاداش انسانها عین همان عمل اعتقادی و رفتاری آنها است «الیوم تجزی کل نفس بما کسبت»، بنابراین بی ایمانان با ایمان آوری مختارانه، عذاب خود را مرتفع، و بهره مند از نعم توحیدی می شوند.

ویرایش شده۰۷:۴۲ بعدازظهر