ممنوعیت بی ایمانی در قیامت (تمهیدات خداوند در آخرت برای نجات دوزخیان)

5 بهمن 1403 - خواندن 5 دقیقه - 75 بازدید

ممنوعیت بی ایمانی در قیامت (تمهیدات خداوند در آخرت برای نجات دوزخیان) : بر اساس مستندات قرآنی و روایی خداوند همه بی ایمانان را از اولین تا آخرین را صالح و مومن می کند؛ ازین رو است که خداوند تمهیداتی را در قیامت انجام می دهد تا این هدف تحقق یابد؛ از جمله این تمهیدات ممنوعیت بی ایمانی در قیامت است؛ این بحث را در ضمن بیان آیه زیر توضیح می دهیم. «و حرام علی قریه اهلکناها انهم لا یرجعون» (95 انبیاء). ترجمه : و بر مردم شهری که آن را هلاک کردیم، حرام است که به راه خدا باز نگردند. یکی از اقدامات تمهیدی خداوند برای ایمان آوری دوزخیان ممنوعیت بی ایمانی در آخرت است. در مورد این آیه متاسفانه بسیاری از مفسران نتوانسته اند تفسیر قابل قبولی ارائه دهند؛ زیرا به لحاظ ادبی کمله «حرام» خبر مقدم است و قاعدتا تعبیر «انهم لا یرجعون» مبتدای موخر آن است؛ ولی درین صورت در معنای آیه مشکلی پیش می آید که بسیاری از مفسران را به زحمت انداخته است؛ زیرا در این صورت معنای آیه این می شود که حرام است که کسانی که در دنیا با عذاب الهی هلاک شده اند، برنگردند؛ روشن است اگر برنگشتن به دنیا، حرام و ممنوع باشد لازمه اش این است که هالکینی که از دنیا رفته اند، همه به دنیا برگردند؛ حال آن که برای آنها برگشتی به دنیا نیست؛ ازین رو مفسران در اینجا برای رفع مشکل، به راه حل هایی پرداخته اند؛ برخی مبتدا را «انهم لا یرجعون» ولی «لا» در آن را زائد گرفته اند، تا معنی این باشد که حرام است که آنهایی که با عذاب هلاک شده و از دنیا رفته اند به دنیا بازگردند. برخی دیگر گفته اند مبتدا محذوف است و آن را «ان یرجعوا الی الدنیا» قرار داده اند، تا معنی این باشد که حرام است که هالکین، به دنیا بازگردند؛ نه، باز نمی گردند. برخی حرام را به معنی واجب گرفته اند و مبتدا را همان «انهم لا یرجعون» قرار داده اند تا معنی این باشد که واجب است که هالکین، به دنیا رجوع نکنند. و برخی حرام را به معنای خودش گرفته و مبتدا را همان «انهم لا یرجعون» قرار داده اند اما گفته اند متعلق رجوع، عالم آخرت است نه دنیا؛ تا معنی این باشد که حرام است بر هالکین، که به آخرت رجوع نکنند. ولی همه این تفاسیر خلاف ظاهر آیه است، و تا دلیل روشنی نداشته باشد نمی توان آن را قبول کرد؛ به نظر می رسد علت همه این حیرتها این بوده است که مراد از رجوع در آیه مشخص نبوده است؛ حال آن که با توجه به نکاتی که در آیه (31 انعام) در جمله «و الیه یرجعون» مطرح است و این که متعلق رجوع، خداوند است؛ معنی آیه اینجا، به خوبی روشن است؛ و آیه بدون نیاز به ارتکاب خلاف ظاهری، معنای روشنی خواهد داشت؛ طبق مقاد آیه (31 انعام) خدا در آخرت، به مجرمان، نوعی حیات معنوی می دهد «و الموتی یبعثهم الله ثم الیه یرجعون» تا بتوانند تبعات و آثار سوء بی ایمانی را بفهمند و بعد با داشتن چنین حیات و درکی، بر هالکین به عذاب الهی، بی ایمانی را که همان عدم رجوع، و عدم حرکت به سوی خدا است حرام و ممنوع می کند؛ ولی در اینجا با حیات و درکی که نسبت به حقایق دینی و حرکت به سوی خدا پیدا کرده اند حکم الهی مموعیت بی ایمانی را از روی آگاهی و اختیار اطاعت کرده و می پذیرند و همین پذیرش آگاهانه و اطاعت مختارانه حکم الهی، به نجات آنان منتهی می شود؛ این برنامه الهی، مثل کار پزشک حاذقی است که با درمان فکری معتادی، او را کم کم متوجه آثار سوء اعتیاد می کند و او با بصیرت حاصله، مشتاقانه اعتیاد را رها کرده و نجات می یابد؛ بنابراین معنی آیه این است که آن دسته از انسانهائی که با عذاب الهی هلاک می شوند در بعد از مرگ، حرکت نکردن به سوی خدا برای آنان حرام و ممنوع است، و آنها با حیات و درکی که آنجا پیدا کرده اند این حکم خدا را اطاعت کرده و دیگر مثل دنیا سرکشی نمی کنند، بلکه آنها با درک آثار سوء کفر، مختارانه بی ایمانی را رها کرده و بسوی خدا باز می گردند و راه خدا را می روند و در این صورت مثل مومنان دنیائی زمینه نجاتشان فراهم می گردد.

ویرایش شده۱۰:۲۰ بعدازظهر