نقش بدهی کوتاه مدت در رابطه ی بین اهرم مالی و کارایی سرمایه گذاری (مورد مطالعه: بورس اوراق بهادار تهران)

اهرم مالی که با هدف تامین منابع مورد نیاز برای سرمایه گذاری ایجاد می شود، متشکل از بدهی کوتاه مدت و بدهی بلند مدت می باشد؛ در کشورهای مختلف به لحاظ درجات توسعه یافتگی، میزان استفاده از هر یک این بدهی ها متفاوت بوده و کشورهای درحال توسعه اتکای بیشتری به استفاده از بدهی کوتاه مدت در مقایسه با بدهی بلند مدت دارند؛ از این رو مقاله ی حاضر در گام نخست به بررسی نقش بدهی کوتاه مدت در رابطه ی بین اهرم مالی و سرمایه گذاری با استفاده از نمونه ی شرکت های ایرانی می پردازد و در گام دوم بعد مربوط تری از سرمایه گذاری را در نظرگرفته و به ارزیابی نقش تعدیلگر بدهی کوتاه مدت در رابطه ی بین اهرم مالی و کارایی سرمایه گذاری می پردازد. نمونه ی استفاده شده شامل 106 شرکت منتخب از بورس اوراق بهادار تهران طی بازه ی زمانی 1387 تا 1397 می باشد. نتایج این مطالعه نشان می دهند که اثر منفی اهرم مالی بر سرمایه گذاری در شرکت هایی که میزان استفاده از بدهی کوتاه مدت بیشتر است، شدیدتر (منفی تر) از شرکت هایی می باشد که میزان بدهی کوتاه مدت کمتر می باشد. افزون بر این مشخص گردید که بدهی کوتاه مدت رابطه ی منفی بین اهرم مالی و کارایی سرمایه گذاری را کاهش می دهد. نتایج بدست آمده از این مطالعه شواهد تجربی کافی برای تئوری های پیشین در ارتباط با اینکه اهرم مالی به سبب افزایش ریسک و هزینه های تامین مالی کارایی سرمایه گذاری را کاهش می دهد و بدهی کوتاه مدت از طریق افزایش ریسک نقدینگی و سررسید سرمایه گذاری در پروژه های مثبت را کاهش داده اما از طریق بلوکه کردن وجوه نقد آزاد و کاهش عدم تقارن اطلاعاتیبین دو سوی شرکت، بیش سرمایه گذاری یا کارایی سرمایه گذاری را بهبود می دهد.

Keywords:

اهرم مالی , بدهی کوتاه مدت , ریسک نقدینگی , ریسک سررسید , سرمایه گذاری