بررسی دلایل و میزان گرایش به فرقه های انحرافی و نقش آن در امنیت اجتماعی (مطالعه موردی: فرقه ضاله بهائیت)

گرایش شهروندان به فرقه های انحرافی، اگرچه پدیده نوظهوری نیست، اما طی سال های اخیر، رویدادهایی با حضور برخی فرقه های انحرافی در جهت دهی به تنش ها و آشوب های اجتماعی، بازتاب نگران کننده ای در جامعه و نظام اجتماعی به وجود آورده است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه میزان گرایش شهروندان به فرقه های انحرافی و اعتقادات فرقه بهائیت و عوامل موثر بر آن باتاکیدبر نقض امنیت اجتماعی در دو شهر استان اصفهان، با بررسی متغیرهایی چون، بی هویتی در دو بعد دینی و اجتماعی و نقض امنیت اجتماعی انجام شده است. این پژوهش به روش پیمایشی بین600 نفر از شهروندان 18 تا 64 سال شهر الف و ب   با استفاده از سه شیوه نمونه گیری هدف مند، خوشه ای و تصادفی ساده، با کمک ابزار پرسشنامه مورد مطالعه قرار گرفته است. بالابودن ضریب آلفای کرونباخ برای متغیرها حکایت از مطلوبیت پایایی ابزار پژوهش دارد. یافته های تحقیق نشان داده است که میزان گرایش به اعتقادات فرقه بهائیت بین دو منطقه شهر الف و ب متفاوت است؛ به طوری که بیشترین میزان، متعلق به شهر ب می باشد، همچنین متغیر بی هویتی دینی بیشترین تاثیر را در گرایش به اعتقادات فرقه بهائیت دارد و بین گرایش به فرقه بهائیت و نقض امنیت اجتماعی، رابطه وجود دارد.

بررسی دلایل و میزان گرایش به فرقه های انحرافی و نقش آن در امنیت اجتماعی (مطالعه موردی: فرقه ضاله بهائیت) Keywords:

امنیت , امنیت اجتماعی , بی هویتی دینی , بی هویتی اجتماعی , فرقه انحرافی بهائیت