تاثیر یادگیری معکوس بر انگیزش و یادگیری دانش آموزان چندپایه دوره ی ابتدایی

پژوهش حاضر با هدف بررسی روش یادگیری معکوس در یادگیری و انگیزش دانش آموزان کلاس چندپایه در درس ریاضی انجام شد. از میان جامعه آماری پژوهش که کلیه دانش آموزان کلاس های چندپایه شهرستان فراهان بودند یک مدرسه به عنوان نمونه در دسترس انتخاب شد. تعداد 26 نفر به عنوان نمونه آماری از میان پایه های سوم و چهارم در دو گروه دانش آموزان سوم و چهارم قرار گرفتند. هر دو گروه در معرض متغییر مستقل یعنی روش یادگیری معکوس قرار گرفت. قبل از اجرای روش آموزشی پیش آزمون انگیزش و یادگیری از دانش آموزان گرفته شد. همچنین پس ازاجرا پس آزمون یادگیری و انگیزش از دانش آموزان گرفته شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش جهت جمع آوری داده ها ، آزمون معلم ساخته درس ریاضی برای سنجش میزان یادگیری دانش آموزان با تایید روایی و پرسشنامه هارتر 1981 برای سنجش میزان انگیزش آنها با پایایی 87 / 0 بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمارتوصیفی و آمار استنباطی شامل آزمون تی وابسته استفاده گردید. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که اجرای روش یادگیری معکوس در مدارس چندپایه در یادگیری و انگیزش دانش آموزان چند پایه تاثیر مثبت دارد ودر فرایند یادگیری و مدیریت کلاس به معلم چندپایه کمک می کند

Keywords:

انگیزش , کلاس چندپایه , دوره ابتدایی , یادگیری معکوس