بررسی تطبیقی درخواست طلاق زن در اسلام و مسیحیت

Publish Year: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 2,562

This Paper With 21 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

RICCONF04_091

تاریخ نمایه سازی: 24 آبان 1399

Abstract:

مساله ای مهم و جامعه شمولی که توانسته است ذهن عالمان دینی و حقوقدانان مارا به خود مشغول کند درخواست طلاق زن است که از طرفی می دانیم حق طلاق با توجه به آیات و روایات وحقوق موضوعه دردست مرد است اما در مواقع ضرورت،زن نیز می تواند آن را در اختیار خود قرار دهد؛ و بدین طریق از حق خویش استفاده کند، تا آنجا که در این تحقیق به روش توصیفی وکتابخانه ای به بررسی تطبیقی درخواست طلاق از سوی زن در دو دین اسلام ومسیحیت که به صورت مبنایی و استدلالی به آن پرداخت شده است در موارد خاصی که قانونگذار به زن اجازه گرفتن طلاق از شوهر را داده است، مثل نشوز شوهر از جمله نپرداختن نفقه، خودداری شوهر از ایفای وظایف زناشویی و سوء معاشرت شوهر با زن (بد رفتاری شوهرنسبت به زن) مورد مطالعه وپژوهش قرار گرفته است. و همچنین وجود امراض مسری صعب العلاج، غیبت طولانی و بی خبرشوهر از زن و حق وکالت زوجه در طلاق از نمونه هایی است که در قانون مدنی ایران و در فقه پویای شیعه مورد دقت نظر واقع شده و به زن اجازه داده است در این گونه موارد بتواند برای رهایی از درد و رنج در زندگی و به عنوان آخرین راه علاج و درمان مشکلات در زندگی خانوادگی از آن ها استفاده کند. در دین مسیحیت نیز هرچند برای هیچ یک از زن ومرد حق طلاق در نظر گرفته نشده و تنها در مواردی مثل زنا ی زن این حق به مرد داده شده بود اما درگذر زمان کلیسا با مواردی مانند عدم پرداخت نفقه توسط شوهربا درخواست زن برای طلاق موافقت نموده است . همچنین مطابق تبصره ماده 1133 قانون مدنی زن در موارد محدودی می تواند از دادگاه تقاضای طلاق نماید. این موارد عبارت اند از: خودداری یا عجز شوهر از دادن نفقه (ماده 1129 ق. م) غیبت شوهر بیش از چهار سال (ماده 1029 ق. م). وکالت زن در طلاق (ماده 1119 ق. م) عسر و حرج زن (ماده 1130 ق. م). در مسیحیت در صورت استنکاف شوهر از دادن نفقه، موظف است اول به کلیسا رجوع نموده وکلیسا پس از تحقیقـات لازم طـرز پرداخـت و مقـدار آن ر اتعیـین خواهـد نمود. هرگاه شوهر نسبت به پرداخت نفقه زن خود اقدام نماید دیگر زن به استناد نفقه گذشته حـق درخواست طلاق ندارد ولیکن هرگاه شوهر به هیچ نحوی حاضر به پرداخت نفقه همسر خود نبوده و اجبار وی نیز ممکن نباشدکلیسا به تقاضای زن با طلاق وی موافقت می نماید.بنابراین می توان از این پژوهش به این نتیجه دست یافت که هر دو دین الهی (اسلام ومسیحیت) در برخی از موارد از جمله عدم پرداخت نفقه توسط شوهر یا غیبت شوهربیشتر از چهارماه و وکالت دادن به زن در صورت تمایل به طلاق معیار ومیزان برای طلاق زن فراهم گردد..

Authors

حمید حاجیوند

دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق خصوصی دانشگاه آزاد اسلامی واحد الیگودرز

مصطفی هاشمی

دکترای حقوق-هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد الیگودرز