مواجهه انتقادی علامه طباطبایی با جریان های فکری زمانه

ازجمله ملاک های تعیین اهمیت و اعتبار یک متفکر و اندیشمند، میزان ارجاع متفکران و پژوهشگران پس از او، به آثار واندیشه اش مي باشد. با چنین ملاکي، علامه طباطبایي یکي از مهمترین و معدود متفکران ایراني است که در دوره اخیر، آثارایشان بیشترین ارجاع را داشته است. دلیل این امر را علاوه بر اینکه باید در عمق و گستردگي اندیشه علامه جستجو کرد، درمجادلات و مواجهات فکری علامه طباطبایي با اندیشه و جریان های فکری زمانه خود نیز باید دانست.علامه طباطبایي ازجمله متفکراني است که اندیشه اش در پاسخ به مسائل زمانه و در مواجهه با دیگر جریان های فکری استکه درصدد ارائه پاسخ به مسائل فکری و اندیشه ایِ این دوره هستند. با توجه به ضرورت شناخت ابعاد اندیشه علامهطباطبایي در دوره معاصر، از جهت پاسخگویي به مسائل و جریان هایي که هنوز هم در دوره کنوني زنده و محل بحثمي باشند در این مقاله تلاش شده است مواجهه انتقادی علامه طباطبایي با این جریان های فکری زمانه و پاسخ ایشان بهآنها مورد بررسي قرار گیرد. نتیجه اینکه با شناخت ابعاد مختلف اندیشه علامه طباطبایي به خصوص مواجهه فکری ایشان باجریان های زمانه مي توان گفت اندیشه فلسفي- سیاسي ایشان از قابلیت هایي برخوردار است که در عین تمایز از سایر مکاتب و جریان های فکری و با حفظ و پایبندی به اصول اساسي اسلام ، مي تواند راهحل بسیاری از مسائل فکری و مشکلات زمانه ما باشد.

Keywords:

علامه طباطبایی , جریان های فکری , ظاهرگرایی , باطن گرایی , تجدد , ماتریالیسم , لیبرالیسم , کمونیسم