نقش استودان ها و کول تپه ها در محافظت زیست محیطی از آلودگی آب، خاک و آتش در ایران باستان
Publish place: First National Conference on Healthy Environment and Sustainable Development in the Light of Citizenship Challenges and Strategies
Publish Year: 1398
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 210
This Paper With 10 Page And PDF Format Ready To Download
- Certificate
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
ELAW01_124
تاریخ نمایه سازی: 7 بهمن 1399
Abstract:
ایرانیان همواره بر سنن خود پایبند بوده و همواره در تاریخ کهن و تمدن هزاران ساله فرهنگ های متنوع بومی و قومی را به سنت و در ادامه بهباور اجتماعی و دینی تبدیل نموده اند. رفتارهای اجتماعی را نهاد و با رشد معقول؛ قانون مصوب را به اجرا در آورده اند. در گذر از دوره های مختلفمادی ها و آریانی ها و پارسیان و به طور خاص بعد از ظهور زرتشت و دوره هخامنشی با مقدس شمردن احکام آنرا وارد حوزه دینی و همسانفرامین الهی قلمداد نموده اند. باورهائی امثال آموزش کاشت گیاه تدفین مردگان و شناخت حقوق مادی و معنوی موجودات را از جانب اهورامزدادانسته و بر آن تاکید نموده اند. ایرانیان عصر باستان بر این باور بودند که عوامل طبیعی چون آب، خاک، آتش و باد آلوده نشود. این عوامل موجوددر طبیعت را سرچشمه حیات زیستی شمرده و برای هر کدام اله های نگهبان قرار می دادند. بر همین اساس دفن و یا سوزاندن و غرق کردن اجسادرا مخالف مناسک دینی و آلوده کردن آب و خاک و آتش را در تضاد با حفظ محیط زیست می دانستند. برای اجتناب از آلودگی خاک استودان وبرای حفظ آب کول تپه ها، برای پاکی فروغ آسمانی آتش ، منع سوزاندن اجساد و در حفظ و کرامت انسانی حرمت شیون و برای بهداشت فردیرسم سگ دید را مطرح می نمودند. در حقوق ایران باستان و در راستای حفظ محیط زیست طبیعی آزار جانوران را گناه و قطع درختان را جرم وبی توجهی به حیوانات اهلی را مستحق جزا می دانستند. جزای مخالفان مرگ و بهره عمل کنندگان بهشت جاویدان آرمان شهری این جهانی باباغ های تمثیلی بود. این آئین ها در دراز مدت متعدد و متنوع به قانونی لازم الاجرا تبدیل شد و در دوره اسلامی با تغییراتی اندک وارد حوزه دینیو اخلاقی و اجتماعی شد. این پژوهش به شیوه کتابخانه ای با استفاده از متون متعدد به روش پژوهشی صورت گرفته و در بیان شرایط محیطزیست ایران عصر باستان و انتقال آن فرهنگ به دوره اسلامی کوشش می نماید.
Keywords:
Authors
محمدجواد سامی
استادیار و عضو هیات علمی موسسه آموزش عالی آپادانا، شیراز، ایران