خوانشی بر اندیشه های مرلوپونتی در معماری

Publish Year: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 637

This Paper With 8 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

PSHCONF11_015

تاریخ نمایه سازی: 26 بهمن 1399

Abstract:

پدیدارشناسان عرصه معماری بر این عقیده اند که فهم پدیدارشناختی از جهان، قابلیت تدارک بستری برای تاویلی نو و بدیع از وضعیت و موقعیت معماری معاصر و کهن و نیز جهان پیرامون را در خود نهفته دارد و آن را شیوه ای قابل اعتماد و عمیق در جهت درک معماری می دانند. به زعم آن ها، پدیدارشناسی قادر است تا گوهر چیزها را فراچنگ آورد و آن ها را به ما و ساحت وجودی مان نزدیک تر سازد. یکی از فیلسوفان تاثیرگذار بر پدیدارشناسی ادراکات حسی و رسوخ آن بر معماری موریس مرلوپونتی است. اهمیت بحث مرلوپونتی از ادراک حسی در آن است که در جریان فلسفه غرب، فیلسوفان بزرگِ شناخت شناسی هر یک شناخت ما از جهان را به قوه خاصی نسبت می دادند. برای مثال، دکارت و عقل گرایان معتقد بودند که شناخت ما از جهان با عقل انتزاعی و محض آغاز می شود و بر آن مبتنی است. از سوی دیگر، جان لاک و تجربه گرایان معتقد بودند که شناخت با تجربه آغاز می شود. امانوئل کانت شناخت را طبق بندی کرد و نشان داد که شناخت با ادراک حسی و در ظرف زمان و مکان آغاز می شود، سپس داده های حسی زمانمند و مکانمند به کمک شاکله های تخیل در مقوله های فاهمه ریخته می شوند و از آن ها مفهوم کلی ساخته می شود. کار عقل، تنظیم مفاهیم و مقولات فاهمه است. مرلوپونتی اولویت را به ادراک حسی می دهد و معتقد است که ذات جهان بر ما پدیدار می شود و ما با ادراک حسی آن را درک می کنیم. مرلوپونتی، اساس مفاهیم پدیدارشناسانهی خود را بر تبیین تجسم تنانه (مبتنی بر تن)، بنا میکند و آن را رویکرد بهتری بر فهم ماهیت ذهن میداند و تن یافتگی سوژه برای وی اهمیت دارد. در این مقاله بر آنیم تا با روش توصیفی و با ارجاع به منابع کتابخانه ای روایتی از مفهوم پدیدارشناسی مرلوپونتی و خاستگاه آن در معماری را بیان کنیم. می توان این گونه نتیجه گرفت که پدیدارشناسی معماری به معنای نگریستن به معماری از درون تجربه اگاهانه آن است که به حضور وجودی انسان در جهان توجه دارد و لذا دریافت های حسی و تبدیل آن در فرایندهای پردازش ذهنی و بازنمایی، مهم ترین نقش را ایفا می کند. تجربه معماری، موردی چند حسی است که کیفیات ماده، فضا و مقیاس به گونه ای برابر به وسیله چشم و گوش و بینی و پوست و زبان و عضلات سنجیده می شود. معماری، تجربه وجودی و حس در جهان بودن را تقویت می کند و این در اصل به تجربه های غنی از خود می انجامد.

Authors

مرتضی نیک فطرت

عضو هیئت علمی، آموزشکده فنی و حرفه ای سما، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج، کرج، ایران