بررسی سنت های حاکم بر زندگی دنیوی از منظر امام علی علیه السلام

Publish Year: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 338

This Paper With 19 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

ABUCONPA02_014

تاریخ نمایه سازی: 16 فروردین 1400

Abstract:

سنّت، راه و رسم و روشی است که استمرار داشته باشد. «سنّتی نبی» طریقت اوست. و این سخن خداوند تنبیهی است بر اینکه فروع شرایع هر چند دارای صور مختلف است اما غرض قصد شده از آنها که عبارت از تطهیر و تربیت نفس برای وصول به ثواب و جوار خداوند است مختلف و متبدّل نمی شود. اگرچه قرآن کریم لفظ سنّت را در مورد نزول عذاب در اقوام و جوامع کافر و مشرک و ستمگر و فاسق و فاجر و باطل گرا هم به کار می گیرد، ولی از آنجا که هیچ یک از افعال الهی عبث و گزاف نیست لیکن همه آنها بر اساس ضوابطی، از صفت «حکمت» خداوند سرچشمه می گیرد می توان اصطلاح «سنّت الهی» را به معنای عامتر گرفت و آن را بر «ضوابطی که در افعال الهی وجود دارد» یا بر «روش هایی که خدای متعال امور عالم و آدم را بر پایه آنها تدبیر و اداره می کند» اطلاق کرد. سنّت الهی ممکن است بی واسطه یا با واسطه از خداوند صادر شود. واسطه می تواند طبیعی و یا فوق طبیعی باشد. لذا قرآن کریم، افعال و انفعالات طبیعی و مادی و پدیده های فردی و اجتماعی انسان را به خداوند منسوب می کند. و برای آشنا ساختن انسان ها با توحید افعالی، سرکوبی و درهم شکستن یک قوم را گرچه توسط قوم دیگری صورت گرفته باشد به خداوند منتسب می کند. آگاهی از این سنن در بینش توحیدی و عملکرد درست انسان مؤثر نیست. سنّت های الهی یا اخرویاند یا دنیوی؛ آنچه در این مقاله مورد بحث است قسم دوم است و این سنّت های دنیوی، یا مطلقند و یا مقیّد (مقیّد به رفتار مردم) سنن مطلق، یا در سرتاسر هستی حاکمند یا در بین انسان ها جاری اند و یا بر فرد حاکم است. قسمی که در بین انسان ها جاری و حاکم است به پنج قسم است: سنّت ابتلاء شدائد، سنّت آزمایش، سنّت ابتلا به کمبود نعمت ها، سنّت ایجاد تفاوت های طبیعی؛ امّا سنّت های مقیّد نیز بر سه قسم: سنّت امداد به مومنان و غیرمومنان؛ سنّت های مخصوص اهل حق و سنّت های مخصوص اهل باطل تقسیم می شود که قسم دوم خود بر چهار قسم و قسم سوم نیز خود برهشت قسم تقسیم می شود.

Authors

زهرا دیراوی

دانشجوی کارشناسی ارشد علوم تربیتی، گرایش تاریخ فلسفه تعلیم و تربیت

حسن قراباغی

دکترای علوم تربیتی