بازخوانی مفهوم «آل» در مثنوی با تأکید بر نظریۀ افق معنایی گادامر

Publish Year: 1399
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 206

This Paper With 27 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_LSJ-10-17_013

تاریخ نمایه سازی: 24 فروردین 1400

Abstract:

  در شرح بیت: «دست‌ها ببریده اصحاب شمال / وانمایم رنگ‌‌کفر و رنگ آل»، مولوی‌پژوهان برداشت‌های متفاوتی از اصطلاح «آل» داشته‌اند که می‌توان آنها را به دو گروه تقسیم کرد: گروهی معتقدند که منظور مولانا از واژة «آل»، خاندان پیامبر(ص) است و گروه دیگر بر این باورند که مولوی در این بیت به موجود وهمی و ترسناک «آل» اشاره دارد. از آن‌‌جایی که افق‌‌ معنایی یکی از مؤلّفه‌های است که می‌‌تواند در شکل‌‌گیری و تکمیلِ معنای یک اصطلاح، بیت و حتّی یک اثر نفش‌‌آفرینی کند، بهره‌‌مندی از نظریۀ افق معناییِ گادامر می‌‌تواند روش مناسبی برای بازخوانیِ مفهوم «آل» باشد. هدف مقالۀ حاضر این است که از طریق این نظریه، معنای کلمۀ «آل» را در این بیت شناسایی کند. این پژوهش با بهره‌‌مندی از نظریۀ افق معنایی و نقش فرهنگ بومی در جهانِ زیست مؤلف، واژة آل را در بیت مذکور با روش میدانی بررسی‌‌کرده، سپس با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی یافته‌‌های خود را با دریافت شارحان مقایسه نموده‌‌‌است. ضمن ادای احترام به تلاش‌‌های علمی همۀ پژوهشگران پیشین، نتایج این تحقیق نشان می‌‌دهد شارحان محترم در برداشت‌‌های خود به تمام ابعادِ افقِ معناییِ مؤلف توجّه نکرده‌‌اند. از این‌‌رو برداشتِ آنها کامل به نظر نمی‌‌رسد؛ زیرا «آل» در فرهنگ مناطق آناتولی، عروس سیاه‌چرده و زشتی بوده که خانواده‌اش به نیرنگ و نفاق، شال سرخی را بر سرش انداخته و به‌‌گونه‌ای‌‌که سیاهیِ چهرة وی در زیر رنگ سرخ نمایان نمی‌‌شده، او را به خانة بخت می‌فرستادند. مولوی برای انتقال مفهوم زشتِ ریا و نفاق از این باور بومی در بیت مذکوراستفاده کرده‌‌است. این مفهوم از طریق افق معنایی گادامر به شکل معنا داری این بیت را زیبا و درک‌‌پذیر می‌‌کند.

Authors

محسن وثاقتی جلال

دکترای زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی

مراجع و منابع این Paper:

لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این Paper را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود Paper لینک شده اند :
  • احمدی، بابک.(1390). ساختار و تأویل متن. چاپ چهاردهم. تهران: مرکز. ...
  • بارت، رولان.(1394). اس. زد.(s/z). ترجمۀ سپیده شکری پوری. تهران: افرا. ...
  • پادشاه، محمّد.(1363). فرهنگ جامع فارسی(آنندراج). به اهتمام محمّد دبیر سیاقی. ...
  • تبریزی، شمس‌‌الدین محمّد بن ملک‌‌داد.(1349). مقالات شمس. تصحیح احمد خوشنویس(عماد). ...
  • جعفری، محمّدتقی.(1373). تفسیر، نقد و تحلیل مثنوی معنوی. جلد دوم.  ...
  • دهخدا، علی‌اکبر.(1342). لغت‌‌نامه. زیر نظر محمّد معین و جعفر شهیدی. ...
  • رشیدیان، عبدالکریم.(1384). هوسرل در متن و آثارش. تهران: نی. ...
  • روحانی، رضا.(1384). «آراء مولانا درباره ارتباط متن با نویسنده». مجلۀ ...
  • زرین‌‌کوب، عبدالحسین.(1378). سرّ نی، نقد و شرح تحلیلی و تطبیقی ...
  • زمانی، کریم.(1385). شرح جامع مثنوی معنوی. دفتر اول. تهران: اطلاعات. ...
  • سبزیان، سعید.(1384). فرهنگ اصطلاحات ادبی. تهران: رهنما. ...
  • سمیعی، احمد.(1389). نگارش و ویرایش. چاپ 11. تهران: سمت. ...
  • شفیعی‌‌کدکنی، محمّدرضا.(1391). رستاخیز کلمات. تهران: سخن. ...
  • شهیدی، سیّد جعفر.( 1373). شرح مثنوی. جزء چهارم. تهران: علمی ...
  • شیرازی، شاه داعی‌‌الی‌‌الله.(1985). شرح مثنویِ معنوی. تصحیح محمّد رانجها. جلد ...
  • عرب‌‌صالحی، خدادوست.(1387). «گادامر و تاریخ‌‌مندی فهم». قبستان. سال 13. شمارۀ ...
  • کربای، آنتونی.(1377). درآمدی بر هرمنوتیک مدرن. ترجمۀ بابک احمدی، مهران ...
  • گادامر، هانس گئورگ.(1385). «زیبایی‌‌شناسی و هرمنوتیک». ترجمۀ مجید اخگر. کتاب ...
  • گولپینارلی، عبدالباقی.(1374). شرح مثنوی. ترجمۀ توفیق سبحانی. تهران: انتشارات وزارت ...
  • معین، محمّد.(1382).  فرهنگ معین. جلد اول. تهران: زرین. ...
  • مولوی، جلال‌‌الدّین محمّد.(1383). مثنوی معنوی. تصحیح عبدالکریم سروش. چاپ هفتم. ...
  • نجفی، ابوالحسن.(1378). فرهنگ فارسی عامیانه. جلد 1. تهران: نیلوفر. ...
  • نیکلسن، رینولدالین.(1384). شرح مثنوی معنوی. ترجمه و تعلیق حسن لاهوتی. ...
  • وارنکه، جورجیا.(1395). گادامر، هرمنوتیک، سنّت و عقل. ترجمۀ اصغر واعظی. ...
  • واعظی، اصغر و فائزه فاضلی.(1390). «افق فهم در آیینۀ فهم». ...
  • هایدگر، مارتین.(1381). هستی و زمان. ترجمۀ سیاوش جمادی. تهران: ققنوس. ...
  • Ersin, Saygın. (2011). Yedi Kartal Efsanes. İstanbul: Kap eve. ...
  • Gadamer,Hans Georg. (1994). Truth And Method. Second Revisd Edition Translated ...
  • Gence, Safiye and Ali cin. (2011). Halk kulturu ve Edebiyati. ...
  • Pala, Iskender. (2011). Mevlana ,İstanbul, kapu. ...
  • Koletif. (1998). Buyuk Turkce Sozluk, İstanbul, Yayin eve. ...
  • Yagmur, Sinan. (2001). Tennure ve ateş. KONYA, kara kutu. ...
  • نمایش کامل مراجع