Iran’s Foreign Policy between the Two Revolutions

Publish Year: 1394
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: English
View: 157

نسخه کامل این Paper ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_IRFA-5-17_003

تاریخ نمایه سازی: 6 اردیبهشت 1400

Abstract:

آیا ایران که در ادبیات علم سیاست به عنوان کشوری در حال توسعه، شرقی و کهن یاد; می شود، دارای الگوهای مشخص، قاعده مند، قابل بررسی و پیش بینی پذیر در محیط; بین الملل می باشد، به نحوی که بتوان آنها را در مطالعات سیاست خارجی مورد تحلیل; قرار داد؟ در این نوشتار نویسنده قصد دارد الگوهای شش گانه ای از سیاست خارجی; ایران بین دو انقلاب )از مشروطه تا اسلامی( را مورد تحلیل قرار دهد، که این الگوها; اغلب در دیالکتیکی میان آرمان گرایی موجود در هستی شناسی اندوهبار ایرانی و; واقع گرایی مترتب بر فضای بین الملل در نوسان است. در ابتدا جهان بینی نوستالژیک وار; ایرانیان که گونه ای از سازه های جمعی ذهنی آنها می باشد، مورد تحلیل قرار می گیرد.; بعد از آن علم ستیزی و رویکرد ضد تحصل گرایی در بعد معرفت شناسی ایرانیان بررسی; می شود. برآیند این دو غیبت بزرگی است که اصلی ترین پارادایم سیاست خارجی یعنی; واقع گرایی را به واکاوی می کشاند. برای اثبات فرضیه پژوهش شش الگوی سیاست; خارجی ایران بین دو انقلاب به صورت خلاصه ارزیابی می شوند تا نشان داده شود که; گذشته گرایی به خصوص با ناخودآگاه های تمدن ایران باستان و پوشش عرفانی، معرفتی; به شدت علم ستیز، ضد واقعیت را شکل داده که اغلب الگوهای سیاست خارجی ایران; را با چاشنی آرمان هایی بدون پشتوانه و ضمانت اجرا همراه ساخته است. البته دیالکتیک; میان دو فضای مختلف اغلب خلاقیت های امتیازآوری نیز برای ایران شکل داده است; که دستگاه وزارت امور خارجه در طراحی، اجرا و حتی ارزیابی این الگوها بسیار پیشرو; و کارآمد بوده است.