بررسی مقام و منزلت انسان از منظر مولانا در مثنوی

Publish Year: 1397
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 408

This Paper With 13 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_OURMAZD-11-45_004

تاریخ نمایه سازی: 25 تیر 1400

Abstract:

در مثنوی از آغاز تا انجام، سخن از انسان است.نخست درباره ی روح انسان سخن به میان آمدهاست، پس از آن درباره ی سیر تکاملی انسان که از کجا آمده است و پایان کاراو چیست؟ سخنگفته است.از نظر مولوی، انسان کامل آیینه ی کلی خداوند است.گفتم: ای دل؛ آیینه ای کلی بجو روبه دریا، کار برناید به جو (مثنوی، جلد ۲، بیت ۹۷)در انسان کامل دو معراج وجود دارد و سیر صعودی و نزولی انسان تابع این دو معراج است. معراجاول، تولد معنویت در وجود انسان کامل و معراج دوم صعود او به عالم ملکوت و رسیدن به مقاماتحاد است.عارفان، انسان را جامع همه ی اسماء الهی می دانند و مولانا، حقیقت انسان را مظهر تماماسماء و صفات خداوندی می داند.مولانا در مثنوی ضمن بیان مطالب ارزنده ای که به صورتداستان های گوناگون آورده است. اهمیت شناخت این پدیده عظیم خلقت را روشن کردهاست. مولانا بر این باور است که انسان کامل، انسانی است که به بالاترین مرحله کشف و شهودرسیده و در مسیر معنوی، سایر انسان ها باید از او پیروی کنند.مولانا پیر راه دان را که تواناییرهبری داشته باشد انسان کامل می داند: برنویس احوال پیر راه دان پسر را بگزین و عین راه دان (مثنوی، جلد ۱، بیت ۲۹۳۸) مولانا در مثنوی یادآور شده است که انسان کامل باید پیوسته، سیر صعودی را طی کند. از آنجا کههر چیز به وسیله ی ضدش شناخته می شود، بنا براین مولانا برای تعیین سیر صعودی، سایر نزولای راهم مورد بحث قرار داده است.مهم ترین چیزی که مولوی در مورد انسان کامل به آن توجه خاصداشته است، مسئله ی ادب و رعایت آداب و سلوک است. نکته بسیار جالبی که مولانا بیانمی فرماید آن است که انسان نباید در زندگی گستاخ باشد. هرچه آید بر تو از ظلمات و غم آن زبی باکی و گستاخیت هم (مثنوی، جلد ۱، بیت ۵۹) مولانا بر اساس نص صریح قارآن، آفرینش انسان را از خاک می داند و مراتبی برای آن قائلاست.انسان دو نیمه وجودی خاکی و افلاکی دارد و از آفرینشی هدفمند برخور دار است.هدف ازخلقت انسان، تحمل بار سنگین امانت الهی و رسیدن به مقام خلیفه ی الهی است. برای رسیدن بهمقام خلیفه ی الهی، باید نیمه ی خاکی با مجاهده ی نفس، خود سازی و تزکیه ی نفس دگرگونشود در این مرحله است که عنوان انسان، کامل می یابد و وجودش در تصرف حق قرار می گیرد ودارای نفس رحمانی می گردد.از سوی دیگر آنچه انسان کامل را در این مقام نگه می دارد پیوسته،یادآوری این نکته است که انسان کامل همواره در مقام بندگی و عبودیت و فنای او در حق بهمنزله ی تایید آگاهانه و عاشقانه ی توحید است همان چیزی که به عنوان (ادب باطن) از آن یادمی شود.انسان کامل، محل تجلی عشق است و وجودش بازتاب اسرار حق، رسیدن به مقام ولی وانسان کامل، از طریق کشف و شهود صورت می پذیرد. سالک پس از رهایی از منیت ها، با انوارروشنی بخش حق هدایت می یابد، آنگاه این هادی نه تنها نسبت به خالق وجود مسئولیت دارد،بلکه وظیفه ای در قبال خلق و ارشاد و راهنمایی و راهبری آنان به سوی مسیر الی الله بر عهده اوست.

Authors

امیر حاتم زاده

دکتری زبان وادبیات فارسی دانشگاه ارومیه

رامین رزمی

کارشناسی ارشد زبان وادبیات فارسی دانشگاه ارومیه