انتخاب نوع مواد شیمیائی و بهینه سازی مصرف آنها در تصفیه خانه آب میاندوآب بمنظور دستیابی به کیفیت مطلوب آب، کاهش هزینه های مرتبط و افزایش کارائی تاسیسات

تصفیه خانه های آب از انجمله تاسیساتی هستند که فرآیند تبدیل کیفیت نامطلوب به کیفیت مطلوب و مورد نیاز سلامتی مصرف کنندگان مطرح می باشد و در انسوی قضیه در فرایند فوق الذکر تولید محصول منطبق با استاندارد نیازمند صرف هزینه های کلان برای تامین انرژی، تامین مواد شیمیائی، بهره داری فعال و غیر منقطع، تعمیر و نگهداری و غیره می باشد. فلذا بسیار پرواضح است که معادله ای چنین نابرابر و به دور از اصول فوق حاصلی جز استهلاک زودهنگام تاسیسات، کیفیت پایین آب خروجی، عدم توسعه دانش و مهارت بهره برداری نخواهد داشت، مگر آنکه بستر لازم برای پیاده سازی اصل (SHE (Safety, Healthy, Environmental و واقعی نمودن قیمت آب فراهم گردد. این طرح پژوهشی مصداق عینی در پرداختن به یک اصل ضروری و در عین حال مغفول مانده در پروژه هیا عمرانی کشور یعنی "ارزیابی پروژه بعد از اجرا" (PPS (Past Project assessment بمنظور بهینه سازی (Optimizing) می باشد. در راستای دستیابی به هدف اصلی تحقیق با بررسی انواع و مشخصات مواد منعقد کننده و کمک منعقد کننده موجود در بازار داخلی و نیز فراوانی مصرف آنها در تصفیه خانه های کشور و استان  نسبت به انتخاب و خرید سه منقعد کننده کلرور فریک، آلوم و پلی آلومینیم کلراید (دو نوع) و شش کمک منعقد کننده آنیونی بنام های TF۲R, Besfloc۳۱, Besfloc۳۲, Flopam, Pristol۲۵۴۰, LT۲۵ اقدام گردید و آنگاه با لحاظ نمودن دو متغیر کدورت و دمای آب، سه تیپ آب بشرح ۱- آب با کدورت کم و دمای معمولی (کمتر از ۵۰NTU و ۱۸ درجه سانتیگراد)، ۲- آب با کدورت کم و دمای پایین (کمتر از ۵۰NTU و کمتر از ۸ درجه سانتیگراد)، ۳- آب با کدورت بیشتر و دمای معمولی (بیش از ۲۰۰NTU با افزودن رسوبات رودخانه زرینه رود و ۱۸ درجه سانتیگراد) تهیه گردید و در نهایت ۱۸ آزمون جارتست با تزریق انواع منعقد کننده ها توام با کمک منعقد کننده ها انجام و کیفیت نهائی آب ثبت و بدین طریق مواد مناسب با دزهای مطلوب بدست آمد و آخرالامر با اعمال هزینه و سایر فاکتورهای تاثیرگذار بر ضرورت تغییر شرایط فعلی و جایگزین نمودن PAC۲ بجای کلرورفریک در تمام فصول و بالاخص در ایام سرد سال توصیه گردید. ضمنا با توجه به وجود قلیائیت کافی در آب خام استفاده از آهک مردود و در جهت تامین کدورت لازم در کدورت های کمتر از ۵۰NTU استفاده از بنتونیت پیشنهاد دیگر این طرح بوده است. ضمنا ترسیم الگوهای فرمان برای چندین پارامتر کیفی، تاکید بر عدم ضرورت در استفاده از برخی مواد (نظیر آهک) و کلراولیه (در برخی ایام سال)، ضعف توجه طراح به مولفه های کیفی و آسیب شناسی حوضه آبریز در طراحی پروسه تصفیه، عدم همگونی پروسه موجود اختلاط، انعقاد و ته نشینی با الگوهای متعارف و مشکلات ناشی از این حیث از دیگر یافته های جنبی این طرح تحقیقاتی بوده است.