واکاوی منافع رژیم صهیونیستی در شکل گیری یا عدم شکل گیری کردستان بزرگ
Publish place: Journal of Afagh، Vol: 3، Issue: 28
Publish Year: 1398
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 149
This Paper With 20 Page And PDF Format Ready To Download
- Certificate
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_HSPR-3-28_010
تاریخ نمایه سازی: 2 مهر 1400
Abstract:
اسرائیل از سال ۱۹۴۷ پس از اعلام موجودیت، برای بقا و حفظ خود از هیچ کوششی فروگذار نکردهو به عنوان یک هدف و برنامه راهبردی کلان، به این نتیجه رسیده که برای ادامه حیات و ایجاد وتقویت جایگاه، اساسا نیازمند پایگاه ترجیحا در کشورهای پیرامونی است. بر این اساس اسرائیل درکنار سایر اهداف و برنامه های راهبردی خود در حوزه سیاست داخلی و خارجی، نفوذ و سیطره برمناطق کردنشین خاورمیانه را در دستور کار قرار داد. از طرف دیگر با توجه به تمایلات جدی کردهابرای اتحاد در قالب دولت و کشوری مستقل، ایجاد، گسترش و تعمیق روابط دو جانبه کردها واسرائیل در چند سال اخیر پدیده ای محسوس و ملموس بوده است.نوشتار حاضر به ابتنای مفروضات رویکرد نظری نوواقع گرایی در پی آن است تا تبعات دوسویه شکلگیری یا عدم شکل گیری کردستان بزرگ را تشریح نماید و در این راستا فرضیه ای محوری مطرحو ذیل آن نشان داده شود اسرائیل به عنوان منفعتی نسبی و نه مطلق در حال مدیریت روابط خود باکردها و مشخصا اقلیم کردستان عراق (به عنوان نماینده غیر رسمی استقلال طلبان کرد) بوده و باتوجه به وجود برخی محدودیت ها و موانع سلبی و ایجابی برای آن رژیم در راستای تحقق و عمل بهوعده های داده شده به مسئولین اقلیم کردستان، عجالتا تمایلی برای تشکیل یک کردستان بزرگ ومستقل نداشته و با نگاهی صرفا ابزاری، آرمان کردها را فقط و فقط در چارچوب اهداف و منافعراهبردی کوتاه مدت و بلند مدت خود تعریف نماید.
Keywords:
Authors
رضا جهانگیری
کارشناس ارشد علوم سیاسی