تغییر پارادایم: ارزشهای آن دیگری

Publish Year: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 311

نسخه کامل این Paper ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

IPSANCONF01_013

تاریخ نمایه سازی: 11 مهر 1400

Abstract:

غلبه عواطف بر عقل یکی از مهم ترین مبانی انواع محرومیت ها و تبعیض ها در حقوق و اختیارات زنان بوده است. در دنیای سلسله مراتبی سنت، غلبه احساسات نقصی در قوه حکم محسوب شده و زنان را در قعر ساختار سلسله مراتبی نهادهای انسانی نشانده بود. دنیای مدرن و رواج ارزش هایی مانند برابری، آزادی و عدالت (در معانی امروزین آن) باعث مطالبه گری در گروه های مختلف فرودستان، از جمله زنان، در ساختار سلسله مراتبی سنت شد. زنان در نخستین گامها، خواهان آموزش و حقوق برابر شدند و پس از دستیابی نسبی به این حقوق و یافتن حق مشارکت سیاسی و اجتماعی و کسب موقعیت-های تحصیلی و پژوهشی، از اواخر قرن بیستم، شروع به نظریه پردازی هایی کردند که از چشم انداز زنانه برای شناخت جهان، اخلاق، حقوق و سیاست بحث میکرد و بر بنیاد ارزشها و رویکردهای زنانه استوار بود: از خود ارتباطی در برابر خود عقلانی و از عواطف در برابر عقل دفاع میکرد و خواهان نشاندن این ارزش ها در کنار ارزش های دنیای مدرنی بود که با چالش های فراوانی روبه روست. این رهیافتهای نظری از خود دیگرمتورم انسان مدرن که محصول ارزش های سرمایه داری است، دعوت میکرد از جایگاه خدایگانی خود فرود آمده و به وجود دیگر انسانها، صرفنظر از سن و جنس و نژاد آنها، و به طبیعت به دیده احترام بنگرد و اجازه دهد صدای متفاوتی از آن خود داشته باشند. این رویکردها، گرچه از هرگونه ذات گرایی منفک شده اند، اما زیست وتجربه های زنانه را آغاز متفاوتی برای اندیشیدن به انسان و روابط او با دیگران و جهان پیرامونش میدانند. نگریستن به جهان از چشمانداز زنان، نویدبخش تغییر الگواره جدیدی است که اگر منحصر به زنان نباشد و بتواند گروه های متفاوت را با خود همراه کند، میتواند در تصحیح باورها و ارزشهای انسان معاصر مدخلیت یافته و از آرمان ها و امیدهایی دفاع کند که زندگی پرآشوب و تخریب انسان بر این کره خاکی را موجه خواهد ساخت.

Authors

مریم نصراصفهانی

پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی