در فیلم« آژانس شیشه ای » ساخته ی« ابراهیم حاتمی کیا » بر اساس آرای« جوزف کمپبل »

یکی از « کهن الگوها » ی نخستین که همزاد کهن الگوی « تمایل به جاودانگی » در بشر ایجاد می شود و همواره با اوست، کهن الگوی « سفر » است. سفر به معنای حرکت از جایگاه و پیمودن مراحل، جهت رسیدن به مقصد است. اسطوره شناسان برای ریخت شناسی سفر قهرمان، الگوهای مختلفی طراحی کرده اند که معتقد به انطباق این الگو بر انواع متون نمایشی هستند.کمپبل، برای کهن الگوی سفر قهرمان سه مرحله در نظر گرفته است: « عزیمت »، « جدایی » و « تشرف ». او معتقد است که رشد کهن الگوها در روان فرد، مستلزم گذر از این مراحل است. سینما در مقایسه با سایر هنرها سهمی انکارناپذیر در تجلی، ایجاد و حیات اسطوره های امروزین دارد. اسطوره ی « قهرمان »، متداول ترین و مانوس ترین اسطوره در جهان امروز به شمار می رود و از همین روست که تاثیری عمیق بر طراحی ساختار نظام های دراماتیک دارد. هدف اصلی این مقاله، جستجوی ماهیت اسطوره ی قهرمان در سینمای دفاع مقدس با تکیه بر فیلم « آژانس شیشه ای » ساخته ی « ابراهیم حاتمی کیا » است. قهرمان در داستان این اثر، گرفتار رخدادی می شود که او را رهسپار سفری درونی و بیرونی می کند. حوادث و مراحل سفر درونی و بیرونی، قهرمان را دچار دگرگونی می نماید که در مواردی با الگوی سفر قهرمان کمپبل همخوانی دارد و در مواردی نیز تفاوت هایی مشاهده می شود.

Keywords:

سینمای دفاع مقدس , کهن الگو سفر , آژانس شیشه ای , جوزف کمبپل