رابطه بین کیفیت حسابرسی و مدیریت سود در سازمان ها

تحولات چند دهه اخیر مدیریت بنگاه های اقتصادی، چالش هایی را فرا روی مدیران قرار داده است که نادیده گرفتن و عدمشناسایی آنها منجر به حذف از عرصه رقابت می شود. پیدایش شتاب آمیز این تحولات و پیچیدگی فعالیت های کنونی شرکتها علاوه بر ضرورت توانمندی مهارت های مالی مدیران امروزی در راستای اتخاذ تصمیمات بهینه، ارائه گزارش با کیفیتحسابرسی به جامعه را نیز ضروری ساخته است. با توجه به این که صورت های مالی اطلاعات مربوط و با ارزشی را برای گروههای برون سازمانی فراهم میکند، اتکای شدید بر اعداد حسابداری و به ویژه سود، انگیزه های قدرتمندی را برای مدیران ایجادمی کند تا سود را به نفع خودشان دستکاری کنند. متاسفانه بهرغم پی بردن به اهمیت عوامل نامشهود در تعیین موفقیت وسودآوری سازمانها تا دهه اخیر توجه زیادی به آنها نشده است و این بیانگر محدود بودن اطلاعات در خصوص عوامل نامشهوداست. نتایج نشان می دهد با توجه به اینکه سود گزارش شده در صورت های مالی قابل دستکاری بوده و ارزش زمانی در محاسبهآن لحاظ نمی گردد، سودآوری یک سازمان الزاما عملکرد واقعی آن سازمان را منعکس نکرده و می تواند اطلاعات نادرستی رابرای ذینفعان سازمان در فرآیند گزارشگری مالی برون سازمانی فراهم آورد. در مدیریت سود هنگامی آشکار می شود که باسوالاتی درباره چگونگی رفتار افراد ارتباط پیدا می کند. این نظریه را میتوان یک تحلیل توصیفی دانست که تلاش می کندپیشرفت اخلاقی افراد را توصیف کند.