تفاوت بینایان و نابینایان در روش های مقوله بندی مفاهیم شناختی
Publish place: Advances in Cognitive Sciences، Vol: 15، Issue: 4
Publish Year: 1392
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 208
This Paper With 8 Page And PDF Format Ready To Download
- Certificate
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_ICSS-15-4_004
تاریخ نمایه سازی: 24 آذر 1400
Abstract:
هدف: "مقوله بندی مفاهیم ذهنی" یکی از اساسی ترین بخشهای سازنده زبان و شناخت انسان است. هدف پژوهش حاضرپاسخ به این سوال است که آیا روش های مقوله بندی شناختی در کودکان گروه نابینا-کمبینا در قیاس با بینایان متفاوت است؟
روش: جامعه آماری این پژوهش را دو گروه دانش آموزان نابینا-کمبینا و بینای استان های قم و یزد تشکیل میدادند و روش نمونه گیری آن هدفمند با روش همتایابی از جامعه آماری فوق بود. ابتدا گروه نابینایان و در مرحله بعد افراد بینا، که به روش همتایابی فردی از نظر عواملی مثل سطح طبقاتی، شغل و تحصیلات والدین، محل سکونت و موقعیت اقتصادی متناسب با گروه نابینا-کمبینا در نظر گرفته شده بودند، انتخاب شدند. تعداد افراد گروه نمونه، ۱۶۰ دانش آموز پایه های اول تا پنجم دبستان بود که ۹۶ نفرشان بینا، ۲۴ نفر کمبینا و ۴۰ نفر نابینا بودند.
یافته ها: نتایج که به دو صورت کمی (مجذورکا و کراسکال والیس) و کیفی بررسی شده بود، حاکی از بیشتربودن میانگین رتبه دانش آموزان گروه بینا در روشهای مقوله بندی مفاهیم شناختی در مقایسه با همتایانشان بود. نتایج نشان داد که کودکان بینا در مقایسه با همتایان نابینا و کمبینای خود در روشهای مقوله بندی براساس خصیصه تعریف کننده، نمونه نمایان (خصیصه ویژهای) و خصیصه پایه معنا تفاوت های معنادار دارند. این نتایج به این نکته اشاره داشت که کودکان گروه بینا به بهترین، تمایز دهنده ترین و اصلی ترین ویژگیهای مقوله ها اشاره کرده اند. در واقع، به تعبیر راش، ویژگیهای افراد بینا نسبت به ویژگی های همتایان خود اعتبار رهنمود بیشتری نشان داد. نتایج تحلیل های کیفی نیز حاکی از آن بود که تنوع ویژگی های اشاره شده برای مقوله ها در افراد گروه بینا در مقایسه با نابینا و کمبینا بسیار بیشتر بوده است. افراد گروه بینا علاوه بر ویژگیهای اصلی و تمایزدهنده مربوط به مقوله های مختلف به ویژگیهای فرعی نیز اشاره داشتند.
نتیجه گیری: توجه به نوع پاسخهای متنوع افراد گروه بینا نشان می دهد که آگاهی این دانشآموزان از ویژگیهای مقولههابیشتر از همتایانشان است، در حالی که افراد گروه افراد نابینا و کمبینا گفتار قالبی یا کلیشه ای دارند و گویا صرفا بر اساس آموخته های خود از کتابهای درسی یا آنچه از طریق سایر سیستمهای ادراکی فهمیدها ند مطالبی را بیان می کنند. پژوهشگران در تبیین یافتههای فوق به موارد دیگری همچون محدودیت در نقشه اطلاعات شناختی، ضعف در به خاطر آوردن بیش از یک الگو در یک زمان و فقدان تجربه مستقیم اشاره کرده اند.
Keywords:
Authors
منصوره السادات صادقی
Assistant Professor, Family Institute, Shahid Beheshti University (GC), Tehran, Iran.
کیوان زاهدی
Assistant Professor, Department of Linguistics, Shahid Beheshti University (GC), Tehran, Iran.
طاهره محمودی احمدآبادی
MA student, Department of Linguistics, Shahid Beheshti University (GC), Tehran,Iran.