تاثیر کانت بر هرمنوتیک فلسفی

Publish Year: 1384
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 220

This Paper With 16 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_CSRA-13-4_018

تاریخ نمایه سازی: 25 آذر 1400

Abstract:

هرمنوتیک یا علم تفسیر متون، از گذشته های دور تا نیمه دوم قرن بیستم بیشتر به منظور تفسیر متون نوشتاری به ویژه متون مقدس و کلاسیک به کار می رفت. این امر به خصوص در قرون وسطی و با اختلاف میان آباء کلیسا بر سر تفسیر انجیل نمود بارزتری پیدا می نمود. پس از آن از قرن هفدهم، هرمنوتیک، از حالت لغت شناسی صرف، خارج شده و شکل علمی به خود گرفت به گونه ای که به تدریج با ظهور شلایرماخر و دیلتای، هرمنوتیک به روشی جهت دریافت معنای متن از طریق شناخت نیت مولف، همدلی با او، و دریافت شرایط سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی (روانشناسانه) در کنار روش فنی یا فقه اللغه تبدیل گردید. ; از قرن بیستم به بعد به ویژه از میانه آن، هرمنوتیک تغییر شیوه عمده ای یافت به گونه ای که از طریق هرمنوتیک پدیدارشناسانه هایدگر، تردیدهای عمده ای در مبانی و چارچوب های هرمنوتیک پدید آمد. چنین تردیدهایی که با هایدگر آغاز و توسط شاگردش گادامر دنبال شد، به جای ارائه روش برای فهم نیت مولف و دستیابی به معنای درست که هدف هرمنوتیک کلاسیک بوده است، به نحوه وقوع فهم و شرایط شکل گیری آن می پردازد. هرمنوتیک مدرن یا فلسفی بر خلاف هرمنوتیک کلاسیک، با انکار دستیابی به معنای درست متن، هرگونه فهم و دریافتی را نسبی دانسته که تحت تاثیر موقعیت مفسر و زبان، شکل می گیرد.