آنومی و درماندگی در کارهای دورکیم

پیشینه ی آنومی، درماندگی را به عنوان پیامدی اجتناب ناپذیر از آنومی در نظر گرفته است. با این حال به سبب آنکه هیچ گاه تعریف مشخصی از درماندگی در پژوهش های حوزه ی آنومی ارائه نشده، مفهوم درماندگی از منظر پژوهشگران این حوزه در ابهام قرار دارد. در این پژوهش ما با مراجعه به متون اولیه ی آنومی، یعنی دو رساله ی خودکشی و درباره ی تقسیم کار اجتماعی از دورکیم، تلاش کردیم نشان دهیم منظور از درماندگی در لحظه ی شکل گیری مفهوم آنومی، چه بوده است. با مرور این رساله ها و مقایسه ی آن با درماندگی آموخته شده در روانشناسی، می توان گفت چنانچه تنها به مسیر درمانده شدن توجه کنیم، درماندگی دورکیمی از جنس درماندگی آموخته شده است. اما اگر از سطح مسیر درماندگی فراتر رفته و به مواردی مانند مفهوم کنترل در این دو صورت بندی نظر کنیم، نتیجه می گیریم آنچه دورکیم از درماندگی در وضعیت آنومیک مدنظر داشت، تجربه ی متفاوتی از درماندگی آموخته شده است.

Keywords:

آنومی , درماندگی , درماندگی آموخته شده , دورکیم