کشور ایران در نظام بهره برداری و تشکل و مشارکت مصرف کنندگان آب کشاورزی در بهره برداری از منابع آب، از پیشینه ای غنی برخوردار است. به طوری که شاید بتوان گفت همان گونه که در این کشور از روزگاران خیلی دور مهار و استحصال منابع آب های سطحی و زیرزمینی رواج داشته و اکنون نیز شاهد آثار به جا مانده آن زمان ها می باشیم، نظام بهره برداری از آب تامین شده نیز با همان دقت و ظرافت از همان ابتدا شکل یافته بوده است. به عبارت دیگر مدیریت عرضه آب، هم گام با مدیریت تقاضا(مصرف) پیش رفته بود. تشکل های مصرف کننده آب در قالب بنه ها، هراسه ها، خیش ها و ساختارهای مشابه آن تشکیل می شد و علاوه بر مدیریت مصرف آب، به عنوان غنی ترین نظام اجتماعی تولیدی، عملا سایر فعالیت های جمعی را نیز رهبری می نمود. با بررسی بیشتر در این مورد، در می یابیم که در مناطق کم آب کشور این تشکیلات به مراتب منسجم تر و قوی تر بوده اند و از قوانین و مقررات و ضوابط جامع تری برای مدیریت مصرف آب، برخوردار بوده اند. تشکل های سنتی مصرف کنندگان آب تا پایان عمر نظام ارباب رعیتی همچنان با نظم و اعمال ضوابط سنتی، مدیریت مصرف آب را عهده دار بوده و در اوایل دهه 1340 با برچیده شدن نظام ارباب رعیتی و بر هم ریختن سازمان سنتی روستاها، تشکل های سنتی تامین و مصرف آب به مرور جایگاه خود را از دست داده اند و در اکثر نقاط کشور، فعالیت آنها متوقف گردید و فقط در معدودی از مناطق، آثاری از آنها باقی ماند. جایگاه خالی این تشکیلات موجب بروز مشکلاتی در تولید کشاورزی و مدیریت مصرف آب شد. از آنجایی که آب به طور مداوم نسبت به افزایش تقاضا به طور روز افزونی کمیاب می گردد، کشاورزی فاریاب برای به دست آوردن آب باید با مصرف کنندگان شهری، تولید نیروی برق آبی و مصارف صنعتی به رقابت بپردازد و همزمان به لحاظ پایین آمدن کیفیت آب و توسعه شهرها و حفظ محیط زیست منابع آبی را که اراضی تحت آبیاری به آن متکی باشد، کاهش یابد. لذا فن آوری کشت آبی باید در جهت تولید بیشتر با مصرف آب کمتر سوق داده شود. در این مقاله به بررسی نقش نظام های بهره برداری سنتی از منابع آب و تطابق آنها با نظام های نوین مدیریت و بهره برداری از منابع آب پرداخته می شود