اصول و مبانی حکمت انسانی از دیدگاه فارابی

Publish Year: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 467

This Paper With 9 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

NCHIW01_200

تاریخ نمایه سازی: 30 دی 1400

Abstract:

از نظر برخی، سابقه علوم انسانی معاصر به چند قرن اخیر باز میگردد. در حالی که از دوران یونان باستان و به صورت مشخص از زمان افلاطون و ارسطو، در کنار علوم سفسطی و جدلی، شاخهای از علوم قیاسی یقینی (فلسفه به معنای عام)، وجودداشتند که به بررسی مسائل انسانی پرداختند و حکمت عملی نامیده شدند. در میان مسلمانان، فارابی از این علوم، گاهی با عنوان حکمت انسانی یا فلسفه مدنی یاد کرد. فارابی، این علوم را حقیقی و غیر اعتباری دانست که از روش برهان در اثبات مسائل آن بهره گرفته میشود و در امتداد حکمت نظری است. برهانی بودن حکمت انسانی موجب تمایز این علم از علوم انسانی رایج میشود. از جمله آنکه حکمت انسانی، از قضایای اخباری و گزارشی تشکیل شده است و از واقع و نفس الامر اعمال انسان خبرمیدهد. این علم دارای موضوعی واحد است که اعمال و پدیده های ارادی انسان میباشد و مسائل علم، حول محور آن شکل میگیرند. حکمت انسانی، دارای مبادی تصوری و تصدیقی یقینی است که بر اساس آن قیاسهای علم شکل میگیرد و از آنها نتایج یقینی به دست میآید. در صورت گسترش و روز آمد کردن حکمت انسانی، میتوان آن را رقیبی برای علوم انسانی رایج تلقی کرد که دارای اهداف و محتوایی متفاوت از آنها میباشد. در این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی به بررسی برخی از اصول و مبانی حکمت انسانی از نظر فارابی میپردازیم تا با روشن شدن آنها، بتوانیم در مسیر تحقق و گسترش این علم گام برداریم.

Authors

حسام الدین شریفی

محقق حوزه علمیه قم