واکاوی موانع و چالشهای کاربرد آموزش مجازی در دوره ابتدایی از دیدگاه معلمان ابتدایی شهر یزد: یک پژوهش نظریه مبنایی

این پژوهش با هدف بررسی موانع و چالشهای کاربرد آموزش مجازی در دوره ابتدایی از دیدگاه معلمان این دوره اجرا گردید. به این منظور، با رویکرد کیفی از روش پژوهش نظریه مبنایی سیستماتیک استفاده شد. میدان پژوهش معلمان مدارس ابتدایی شهر یزد بودند. نمونه گیری به شیوه هدفمند اجرا شد و مشارکت کنندگان به روش نظری دعوتشدند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته بود که با ۱۵ نفر از معلمان انجام گرفت و اشباع نظری نیز حاصل گردید. داده های به دست آمده با استفاده از کدگذاری سه مرحله ای تحلیل شد. نتایج کدگذاری حاکی از ۶ مقوله بود که نشانداد موانع و چالشهای کاربرد آموزش مجازی در دوره ابتدایی از دیدگاه معلمان شهر یزد در قالب مدل پارادایمی شامل: پدیده محوری (ناکارآمدی آموزش مجازی در دوره ابتدایی)، شرایط علی (عوامل فردی، آموزشی، فرهنگی و اقتصادی)، راهبردها (راهبردهای آموزشی، غیرفعال، فعال)، شرایط زمینه ای (نیاز به تدوین برنامه هایی برای توانمندسازی معلمان و نیاز به نوآوری و به روزرسانی در محتوای آموزش داده شده)، شرایط مداخله گر (عدم انگیزه و تمایل معلمان در استفاده از آموزش مجازی، ویژگیهای فردی-روانشناختی دانش آموزان در یادگیری و عوامل موقعیتی-آموزشگاهی)، پیامدهای ناکارآمدی آموزش مجازی (پیدایش مشکلات روانی-عاطفی در دانش آموزان، به وجود آمدن فرسودگی شغلی در معلمان، عدم کارایی و اثربخشی تدریس و عدم امکان ارزشیابی دقیق) شکل میگیرد.

Keywords:

چالشهای آموزش مجازی , دوره ابتدایی , رویکرد کیفی , روش پژوهش نظریه مبنایی.