نظریه جهان مثالی و ادبیات تمثیلی با نگاه تطبیقی به اندیشه های زرتشت، افلاطون، مولانا و یونگ

Publish Year: 1386
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 97

This Paper With 23 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_LTR-11-31_003

تاریخ نمایه سازی: 9 اسفند 1400

Abstract:

اعتقاد به وجود جهانی مثالی که پیش از خلق دنیای مادی موجود بوده است، اگر چه بیشتر به افلاطون و نظریه عالم مثلی او منسوب می شود، ریشه در اندیشه های زرتشت و اعتقاد به جهان فروشی دارد. این باور در اندیشه فلاسفه و عرفای اسلامی نیز رسوخ کرده، از آن به "اعیان ثابته"، "عالم مثل معلقه" و... تعبیر شده است. چنین تفسیری از وجود دو گانه (جهان "مثالی و عالم "سایه")، در اندیشه و جهان بینی مولانا نیز به روشنی قابل مشاهده است. در اندیشه یونگ نیز وجود "کهن الگو"ها را در گنجینه جهانی ماورای ادراک مادی ("ناخود آگاه جمعی")، می توان تفسیر جدیدی از همان صورتهای مثالی و عالم مثلی و شکل علمی و انسان شناسانه ای از آن تفکر کهن فلسفی دانست؛ همه ی این نظریه ها بر پایه صدور معقول در محسوس و نزول از وحدت به کثرت و نظام سلسله مراتبی استوار است. چنین دیدگاه هایی وقتی به تبلور ادبی می انجامند، شکلی از ادبیات تمثیلی یا رمزی را به وجود می آورند که درون مایه ای دوگانه به اثر می بخشد ("ممثل به" ملموس و "ممثل" مجرد). این جستار،ضمن مقایسه این اندیشه ها در آرای زرتشت، افلاطون، مولانا و یونگ (با تاکید بر آثار و افکار مولانا) و سیری در تحول و ارتباط ماهوی این اندیشه ها از دیدگاهی تطبیقی، به بررسی نمودهای چنین فلسفه ای در آثار و مکتب های ادبی می پردازد که در ارتباط سمبولیسم غربی و ایده آلیسم افلاطونی، ادبیات تمثیلی مولانا در مثنوی و قرائت های یونگ از اصالت خلاقیت ناخود آگاه و ادبیات رمزی متجلی شده است.

Authors

فرزاد قائمی

هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی