همواره انسان ها برای زندگی در سطوح مختلف اعم از ملی و بین المللی نیازمند یکسری قواعد و قوانینی هستند تا به وسیله آنها بتوانند یک زندگی ایده آلی را برای خود و جامعه ای که در آن زندگی می کنند ایجااد نمایند از این رو در سطح بین الملل کنوانسیون ها و اعلامیه مختلف
حقوق بشری، برای بهتر زیستن بشری تدوین و تتصویب گردیده و کشورهای مختلف به عضویت آن در آمده اندا از جمله این اعلامیه ها که به تبیین
حقوق بشر پرداخته است ، اعلامیه جهانی
حقوق بشر سازمان ملل متحد می باشد که به مطالب مختلف و مهم بشری همچون
آزادی و امنیت شخصی و مطالبی از این قبیل پرداخته است. از سال ۱۹۴۸ به بعد اعلامیه جهانی
حقوق بشر پایه و اساس وضع و تدوین بسیاری از مقررات مربوبط به
حقوق بشر و معاهدات جهانی و منطقه ای در مقیاس های کوچک و بزرگ بوده است. در ابتدا اعلامیه جهاانی
حقوق بشر، آرمان مشترکی برای تمام مردم و کلیه ملل بود تا دائما مد نظر داشته باشند و تلاش کنند که به وسیله تعلیم و تربیت ، احترام این
حقوق و
آزادی ها توسعه یابدا اما امروز اعلامیه نفوذ اخلاقی، سیاسی و حقوقی فراوانی یافته و به طور گسترده ای عامل تشکیل دهنده هنجارهای عرفی پذیرفته شده می باشداعلامیه جهانی به عنوان یک مدل در خدمت بسیاری از قوانین اساسی، قوانین داخلی کشورها، مقررات و سیاست هایی که
حقوق اساسی انسانی را حمایت می کند، در آمده است بسیاری از مفاد و مقررات اعلامیه به قوانین عرفی بین المللی الزام آور در کشورها تبدیل شده است جلوه هایی از این تبادیل در بکاارگیری مفااد اعلامیاه در قاوانین اساسی و سایر قوانین و مقررا داخلی کشورها، تفسیر قضایی دادگاه های داخلی و بین المللی بار مبنای اعلامیه، اقدامات سازمان های بین الدولی و غیر دولتی، مقالات و آثار
حقوق دانان و انعقاد معاهدات منطقه ای و جهاانی بر حس اعلامیه، تماما متبلور است ا که ما در این مقاله به تبیین
حقوق بشر از دیادگاه اعلامیه جهانی
حقوق بشر پرداخته ایم و نیز در پی اثبات آنیم که اعلامیه ی مذکور به عنوان
حقوق بین الملل عرفی مورد پذیرش می باشد.