فرزندان تحت قیومیت در ایران

رشد طلاق در سالهای اخیربه افز ایش تعداد فرزندان طلاق منجر شده است. فرزندانی که مسائل و مشکلات شان از دید بسیاری پنهان مانده است.جدایی والدین بی شک برای اکثر فرزندان، پدیده ای سهمگین به حساب میآ ید.تحقیقات صورت گرفته دراین مورد نشان می دهد که این کودکان در طول زندگی خود باآسیب های روانی اجتماعی فراوانی مواجه هستند.ازآنجا که کودکان آسیب پذیرترین عضو خانواده طلاق محسوب می شوند، تالش درراه تربیت صحیح آ نها میتواند یکی ازنشانه های رشد فرهنگی و اجتماعی جوامع به حساب آید. بنابراین باید به این مسائل توجه و اهتمام ویژه ای نمود. بدون شک طلاق اصلی ترین پدیده ایی است،که ثبات خانواده را تهدید مینماید، و اثرات بسیار مخربی برخانواده و فرزندان وحتی جامعه دارد.چنان که می دانیم وضعیت فرزندان طلاق درمقایسه بافرزندان یتیم و دیگرافراد درگیر با این ناهنجار یبسیار فجیع تر است واگر راه حل مناسبی برای ایشان مهیا نشود،چه بسا در آینده نزدیک صدمات وآسیب های جدی جامعه راتهدید مینماید.دراین پژوهش با بررسی اجمالی علل طلاق، این سوال مطرح است،که آیا طلاق منجربه آسیب رسیدن به تعاملات فرزندان با محیط اطراف و نیز باعث مشکلات روحی و روانی میشود؟ این پژوهش به روش کتابخانه ای و میدانی انجام گرفته و با بررسی های انجام گرفته این فرضیه ثابت می گردد، که طلاق پایان زندگی نیست،بلکه مرگ ازدواجی نافرجام میباشد،که قربانیان اصلی آن کودکان و نوجوانان هستند و تعامالت اجتماعی ایشان از هر جنبه ای دچار مشکلات عدیده ای میگردد.

Keywords:

فرزندان طلاق , صدمات , آسیب های جامعه , جدایی والدین , مشکلات روانی