تاثیر رهبری خودکامه بر سکوت سازمانی

امروزه سازمان ها باید از توانایی لازم جهت مدیریت سکوت سازمانی برخوردار باشند تا بتوانند در محیط های پر آشوب کنونی به حیات خودادامه دهند. سکوت سازمانی مانعی بالقوه و بزرگ برای توسعه و تغییر سازمان هاست. اغلب کارکنان احساس می کنند مجبورند در مقابل مشکلات موجودساکت باشندو در واقع ممکن است کارکنان افکار و ایده های مهمی در رابطه با مسائل و مشکلات سازمان داشته باشند .روش ها و تکنیک های آماری مورد استفاده در این تحقیق مشتمل بر روشهای توصیفی و تحلیلی (از نوع همبستگی و مبتنی بر معادلات ساختاری) می باشدکه در قالب نرم افزارهای آماری SPSS و LISREL مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. با بهره گیری از ضریب همبستگی اسپیرمن روابط بینمتغیرهای تحقیق مشخص گردید و همچنین با بهره گیری از تکنیک تحلیل عاملی تاییدی، تاثیر رهبری خودکامه بر سکوت سازمانی مورد بررسی قرار گرفت.نتایج تحقیق نشان داد که رهبری خودکامه با سکوت سازمانی رابطه معنی دار و مستقیم داشت (P< ۰/۰۵) و نتایج حاصل از مدلسازی معادلاتساختاری (SEM) نشان داد که ابعاد رهبری خودکامه؛ غیرقابل پیش بینی، شعاردادن، صدور قوانین و جاه طلبی به صورت مستقیم با ابعاد سکوت سازمانیهمچون ابعاد فردی، مدیریتی، سازمانی و اجتماعی دارای ارتباط بودند.به منظور بررسی اعتبار سازهای پرسشنامه و برازش الگوی اندازه گیری مربوط به سازه «سکوت سازمانی» داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزارLISREL از طریق تحلیل عاملی تاییدی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و شاخص های نیکویی برازش برای سازه «سکوت سازمانی»( AGFI=۰.۹۵, RMSEA=۰.۰۰۲ و GFI=۱.۰۰) بدست آمد که تناسب کامل الگو با داده های مشاهده شده را تایید نمودند. در پایان با توجه به نتایجمطالعه راهکارهایی ارائه شده است.

Keywords:

رهبری , رهبری خودکامه , سکوت سازمانی