بررسی تطبیقی دولت حداکثر و دولت حداقل با محوریت قانون و آزادی

مفاهیم آزادی و قانون در اندیشه دولت حداکثر ودولت حداقل مبادی و منابع مشترک دارند، اما در کاربرد تاریخی آن ها پیچیدگی ایی پدید آمده است. با این حال باید در نظر داشت که گرچه تمیز میان آن دو در تحلیل ممکن است. حفظ چنین تمایزی در عمل و واقعیت دشوار است براساس فلسفی چنین نظری این است که به حکم قانون سلبی و آزادی منفی ضرورت دارد و چنین دولتی ضامن حقوق طبیعی انسان است. در این مقاله دو مفهوم آزادی و قانون از دو دیدگاه دولت حداکثر و حداقل به طور جداگانه بررسی شده است.روش تحقیق این پژوهش کتابخانه ای است و در انتها به این نتیجه رسیدیم که کینز به عنوان متفکر دولت حداکثر به بحث آزادی مثبت و قانون ایجابی پرداخته است، آزادی مثبت مربوط به خود مختاری فردی، بنا به اعتقاد این دیدگاه قانون ایجابی ناشی از اراده خاص، در صورتی که دیدگاه دولت حداقل را نظریه پردازانی نظیر: آیزایا برلین و... بررسی کرده اند، آزادی منفی در این دیدگاه به معنای جلوگیری از مداخلات غیر، یعنی انسان ها در روابط میان خود به جای پیروی از نیات معین، از قواعد کلی و همه شمول تبعیت می کنند.

Keywords:

دولت حداکثر , دولت حداقل , آزادی , قانون