سلامت معنوی از منظر دانشمندان مغرب زمین و اسلام

Publish Year: 1397
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 146

This Paper With 7 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

این Paper در بخشهای موضوعی زیر دسته بندی شده است:

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JRRH-4-3_001

تاریخ نمایه سازی: 20 شهریور 1401

Abstract:

سلامت معنوی عنوانی جدید در حوزه ی سلامت است که در چند دهه ی اخیر ذهن بسیاری از پژوهشگران و محققان حوزه ی سلامت را به خود معطوف داشته است. این پدیده در دهه های اخیر در جوامع غربی مطرح شده و گسترش پیدا کرده است. پیرو آن، نظام سلامت جامعه ی ما نیز به این مقوله ورود پیدا کرده است. با عنایت به اینکه سلامت معنوی پدیده یی است که در اعماق باورها، عقاید و فرهنگ جوامع ریشه دارد و بدون توجه به این مولفه ها نمی توان سلامت معنوی را تعریف کرد و از آن بهره برد، ازاین رو نگاهی به تفاوت تعریف سلامت معنوی از منظر اسلام و جوامع غربی، از هدر رفتن منابع و معرفی مقوله یی که برای جامعه ی ما ناشناخته و نامفهوم باشد، جلوگیری می کند. با بررسی پژوهش ها، مقاله ها و نوشته های پژوهشگران غربی درباره ی سلامت معنوی و مقایسه ی آن با زیرساخت های فرهنگی، عقیدتی و اجتماعی جامعه ی خودمان، به تفاوت هایی می رسیم که بسیار جدی و قابل تامل است. اولین تفاوت جدی بین دو دیدگاه، نگاه به ماهیت انسان است. در نوشته های نویسندگان غربی انسان مقوله یی دنیایی و فیزیکی به شمار رفته و کمتر به ابعاد روحی و متعالی وی توجه شده است و اگر اشاره یی هم به ابعاد روحی انسان شده، به تبعیت از بعد جسمانی او است (۱ - ۵)؛ درحالی که در آموزه های دینی - فلسفی ما، انسان موجودی دو بعدی است که به بعد روحانی او به صورت جدی توجه شده است. از این رو، نباید سلامت معنوی صرفا تابع بعد جسمانی انسان تلقی شود، چنانکه انگیزه ی ورود پژوهشگران غربی به حوزه ی سلامت معنوی از همین روزنه شروع شده است؛ یعنی آثاری که باورهای معنوی بر سلامت جسم از خود بر جای گذاشت (۶) موجب شد که جوامع دنیاگرای غربی مجددا به سوی معنویت و الهیات برگردند. ازاین رو، سلامت معنوی در نگاه غربی آن، پدیده یی در خدمت سلامت جسم است و جذابیت آن هم به دلیل کم هزینه بودن و غیرتهاجمی بودن آن است؛ درحالی که در نگاه اسلامی سلامت معنوی صرفا برای جسم تعریف نمی شود، بلکه توجه اساسی آن به روح است؛ زیرا در این نگاه، روح است که عامل مستقل و اصلی سلامت معنوی وجود انسان به شمار می آید. درواقع برمبنای نگاه اسلام سلامت معنوی از روح نشئت می گیرد (۷). دومین تفاوت بین دیدگاه اسلامی و غربی در حیطه ی تاثیر سلامت معنوی است؛ به گونه یی که دانشمندان غربی سلامت معنوی را صرفا برای زندگی دنیایی انسان تعریف؛ و آثار آن را تنها در حیات مادی او جستجو می کنند. درحالی که در نگاه اسلامی سلامت معنوی حیطه یی بسیار وسیع تر از حیات مادی دنیایی دارد و دامنه ی آن به حیات پس از مرگ انسان و زندگی جاوید او گسترده است و اساسا شکل کامل این فرایند یعنی سلامتی مطلق و همه جانبه در زندگی جاوید انسان معنی پیدا می کند (۸ و ۹).سومین تفاوت، در انگیزه ی رویکرد به سلامت معنوی در نگاه غربی است، که بر اساس آن، معیار مولفه های سلامت نیز با ترازوی سلامت جسم سنجیده می شود. این نگاه، چیزی را سلامت معنوی می داند که تاثیری سنجش پذیر در حوزه ی جسم داشته باشد. در بیشتر پژوهش های غربی و حتی داخلی نیز در سنجش سلامت معنوی حتما به یک مولفه ی جسمانی توجه شده است و این مسئله موجب می شود که نگاهی محدود و ابزاری به معنویت و سلامت معنوی ایجاد شود که البته محدودنگری و استحاله ی سلامت معنوی را نیز به دنبال خواهد داشت. اما در نگاه اسلامی، به دلیل پیوستگی ابعاد وجود انسان (۱۰)، سلامت معنوی ضمن اینکه آثاری بر سلامت جسم دارد، می تواند اثر مستقل بر روح انسان نیز داشته باشد. این حقیقت پژوهشگر اسلامی را بر آن می دارد تا سلامت معنوی را در خدمت روح و جسم و دامنه ی تاثیر آن را در حوزه یی فراتر از دنیا ببیند. چهارمین تفاوت، در مولفه های تاثیرگذار سلامت معنوی است. چون در نگاه غربی، بیشتر به اثر توجه می شود نه موثر، ازاین رو به هر عامل معنوی یا فرامادی که اثر مثبتی بر جسم داشته باشد توجه می شود، حتی اگر امری غیر واقعی و توهمی باشد. برای مثال آرامش یکی از مولفه های مادی سلامت معنوی از نگاه غربی است. حال استفاده از هر عاملی که این آرامش را به ارمغان آورد، اگرچه خرافه یا تفکری باطل باشد (۱۱) (نظیر آنچه در عرفان های کاذب دیده می شود)، در این نگرش توجیه پذیر است. به همین دلیل در نگاه غربی معنویت و دین دو مقوله ی جدا از هم تلقی می شود، درحالی که در نگاه اسلامی معنویت از دین جدا نیست و هستی شناسی دینی اسلام، هر پدیده یی را شامل می شود که به نحوی اثر واقعی داشته باشد و می تواند آن را تحلیل کند. در نگاه اسلام مولفه هایی در حوزه ی سلامت معنوی ارزشمند است که از واقعیت و حقیقت برخوردار باشد، نه صرفا هر عاملی که به نحوی آثاری بر جسم داشته باشد. البته باید یادآور شد که متفکران غربی از منبع ماورائی معتبری که بتواند آنان را در این حوزه تغذیه کند، محرومند، اما در حوزه ی اسلامی با وجود منبع ارزشمندی مثل قرآن کریم و روایات ارزشمند معصومین (علیهم السلام) دست پژوهشگر باز است.در پایان نیز یادآوری این نکته لازم است که پژوهشگران محترم قبل از ورود به حوزه ی سلامت معنوی به این تفاوت ها توجه کنند و از موضع فرهنگ اسلامی و بومی خودی وارد این حوزه ی مهم پژوهش شوند تا نتیجه ی کار آنان در جامعه ی ما امکان استفاده داشته باشد.

Authors

مصطفی اسماعیلی

گروه معارف، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران