روابط ساختاری ذهن آگاهی و عملکرد خانواده با ولع مصرف مواد در افراد مصرف کننده مواد بامیانجی گری سرمایه روان شناختی

Publish Year: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 612

This Paper With 18 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

ISCPS08_001

تاریخ نمایه سازی: 11 آبان 1401

Abstract:

هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی روابط ساختاری ذهن آگاهی و عملکرد خانواده با ولع مصرف مواد در افراد مصرف کننده مواد با میانجیگری سرمایه روان شناختی بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی افراد مصرف کننده مواد در حال ترک در شهر وارمین بود که از این بین ۲۲۷ نفر به عنوان نمونه با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه سنجش ولع مصرف لحظه ای فرانکن و همکاران، مقیاس ذهن آگاهی فرایبورگ، پرسشنامه استاندارد سنجش عملکرد خانواده مک مستر و پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز و آوالیو استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل آماری داده ها از نرم افزار SPSS نسخه ۲۶ و نرم افزار Amos نسخه ۲۶ استفاده شد که شامل دو بخش آمار توصیفی و آمار استنباطی (مدلسازی معادلات ساختاری) بود. یافته ها: نتایج نشان داد که مدل ساختاری ذهن آگاهی و عملکرد خانواده با ولع مصرف مواد در افراد مصرف کننده مواد با میانجیگری سرمایه روانشناختی دارای برازش است. بین ولع مصرف مواد در افراد مصرف کننده مواد با ذهن آگاهی β=-۰/۴۴۰ ) )، عملکرد خانواده ( β=-۰/۲۲۰ ) و سرمایه روان شناختی ( =-۰/۵۶۰ ) به صورت مستقیم و منفی رابطه وجود دارد. بین سرمایه روان شناختی با عملکرد خانواده ( β=۰/۲۲۰ ) و ذهن آگاهی ( β=۰/۴۳۰ ) در افراد مصرف کننده مواد به صورت مستقیم و مثبت رابطه وجود دارد. سرمایه روان شناختی در رابطه ذهن آگاهی با ولع مصرف مواد (β =-۰/۴۴۰ ) در افراد مصرف کننده مواد نقش میانجیگری جزئی دارد. سرمایه روان شناختی در رابطه عملکرد خانواده با ولع مصرف مواد -۰/۲۲۰ =β در افراد مصرف کننده مواد نقش میانجیگری جزئی دارد. نتیجه گیری: از این پژوهش نتیجه گرفته میشود که عملکرد خانواده تا حدودی می تواند منجر به کاهش ولع مصرف مواد شود. اما ذهن آگاهی و خصوصا سرمایه روانشناختی می توانند فرد را در بی میل شدن به مواد کمک شایانی کند.

Authors

پیمان رمضانی

دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه مشاوره، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال، تهران، ایران.

مرتضی عندلیب کورایم

استادیار، گروه روان شناسی، دانشکده گروه علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین-پیشوا، ورامین، ایران.