خشکسالی و تحول معیشت نیمه کوچ نشینان تفتان

Publish Year: 1384
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 181

This Paper With 20 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

این Paper در بخشهای موضوعی زیر دسته بندی شده است:

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JGSKH-4-4_006

تاریخ نمایه سازی: 24 آبان 1401

Abstract:

استان سیستان و بلوچستان در دهه اخیر خشکسالی شدیدی را تجربه کرده که اثرات مهمی در زندگی روستایی ناحیه داشته است .اثرات خشکسالی در معیشت دامداری ناحیه به دو دلیل محسوس تر بوده است : اول، آنان به مراتع طبیعی وابسته بوده اند و دوم، دولت برنامه مشخصی جهت حمایت از دامداری در مقابل خشکسالی نداشته است .دامنه های جنوب و شرق تفتان در بلوچستان از قدیم مامن مردمی بوده که معیشت آنان به بهره برداری از مراتع طبیعی وابسته بوده است. آن ها از سال ۱۳۱۰ زمانی که خلع سلاح عشایر صورت گرفته و فعالیت های کشاورزی آغاز شده، معیشت خود را به نیمه کوچ نشینی تغییر داده اند. تغییر نوع معیشت از کوچ نشینی به نیمه کوچ نشینی و یکجانشینی پدیده ای معمول است اما این تحول باید روندی تدریجی، درونزا و همراه با طی مرحله " جامعه پذیری " باشد در غیر این صورت ممکن است به عواقب نامطلوب بیانجامد. مطالعه تحولات معیشتی دامداران مزبور در اثر خشکسالی های اخیر هدف اصلی مقاله حاضر می باشد . مقاله ابتدا شاخص خشکسالی ناحیه را بر اساس داده های آماری مطالعه می کند آن گاه داده های جمع آوری شده ( از طریق بررسی محلی و برخی منابع) با استفاده از آزمون همبستگی اسپیرمن" تحلیل می شود. نتیجه نشان می دهد که معیشت نیمه کوچ نشینی در اثر خشکسالی اخیر به شرح زیر تحول یافته است: گروهی که دارای اراضی زراعی در "سنگان" هستند، فعالیت زراعی و تولیدات خود را تغییر داده و تعدادی دام را به صورت دامداری روستایی حفظ کرده اند زیرا دولت به روش های مختلف از کشاورزان در برابر خشکسالی حمایت کرده است. گروه کوچک دیگری معیشت خود را از نیمه کوچ نشینی به رمه گردانی تغییر داده و در ناحیه کوهستانی تفتان " شونده" ساکن شده اند. این دو گروه می توانند زندگی قبلی خود را با استفاده از بارش های اخیر و پایان دوره خشکسالی مبتنی بر بهره برداری از مراتع طبیعی از سر بگیرند. بالاخره شمار قابل توجهی از جمعیت، نوع معیشت خود را از دست داده و به مراکز شهری مهاجرت کرده اند. آن ها سرمایه یا مهارت لازم برای زندگی در نواحی شهری را ندارند و می توانند مشکلات شهری را تشدید کنند.