تحلیل نمود نحوی روایت در خسرو و شیرین نظامی، مجنون و لیلی دهلوی و نل و دمن فیضی براساس نظریه تودوروف.
Publish place: Ancient Persian literature، Vol: 13، Issue: 1
Publish Year: 1401
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 226
This Paper With 31 Page And PDF Format Ready To Download
- Certificate
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_CLASS-13-1_011
تاریخ نمایه سازی: 3 بهمن 1401
Abstract:
بررسی نمود نحوی در روایتشناسی ساختارگرا بویژه در نظریه تودوروف جایگاهی ویژه دارد. در نمود نحوی، پیریزی کوچکترین واحد روایی یعنی: گزاره و انواع آن، پیرفت(سطح بالاتر از گزاره) و متن(نحوه ترکیب پیرفتها) مورد بررسی، تجزیه و تحلیل قرار میگیرد. در این پژوهش تلاش شده است تا با استفاده از این الگوی نحوی، ساختار روایتهای خسرو و شیرین، مجنون و لیلی نل و دمن مورد بررسی قرارگیرد.بررسی سطوح مختلف نحو روایت؛ از گزاره تا متن نشان میدهد که ارتباط مستقیمی بین نحو روایت و چگونگی ارائه روایت وجود دارد؛ غلبه گزارههای وصفی، ایستایی و بسامد گزارههای فعلی، کنش و پویایی رویدادها و شخصیتها را منعکس میکنند. در تمامی روایتهای مورد بررسی در این پژوهش یک کلان پیرفت متشکل از سه گزاره ایستا و دو گزاره پویا وجود دارد که گزاره چهارم آن، تمامی پی رفت های بعد از خود را به شکل درونهای در خود جای داده است. درواقع تمامی حوادث و رویدادها و گزارههای این پیرفتها در نقش نیرویی که تلاش دارد با کنش خود تعادل را به ساحت داستان بازگرداند عمل میکنند. مطالعه ساختار پیرفتهای تشکیل دهنده متن روایتها نشان میدهد که در بیشتر موارد، پیرفتها به گونه زنجیرهای با هم ترکیب شدهاند وحالتهای ترکیبی تناوبی و درونهای بسامد کمتری دارند. با توجه به تاثیر مستقیم تعداد پیرفتهای هر روایت بر ساختار آن، روایتی که نظامی از خسرو و شیرین ارائه داده است به علت تعداد بیشتر پیرفتهای تشکیل دهنده آن و در نتیجه تعداد بیشتر کنشهایی که اتفاق میافتد، پیرنگی به مراتب قویتر و جذابیت بیشتری نسبت به سایر روایتهای مورد بررسی برای مخاطب ایجاد کرده است.
Keywords:
Authors
پیمان ریحانی نیا
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه رازی
الیاس نورایی
دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه رازی
غلامرضا سالمیان
دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه رازی