بررسی مفهومی یادگیری مادام العمر در مدارس ابتدایی:اصول،چالشها و کاربردها

یادگیری مادام العمر به عنوان یکی از اصول کلیدی در زمینه های آموزشی و توسعه ذکر شده است، هیچ درک مشترکی از استفاده از آن در سطح جهانی وجود ندارد. تنوع گفتمان درباره این مفهوم به واسطه عوامل تاریخی و جغرافیایی شکل گرفته است و در برهه های تاریخی خاص، یک تفسیر مسلط پیدا می کند.یادگیری با فرد شروع می شود و به پایان می رسد. اما آیا محدودیتی برای اینکه یک فرد چقدر می تواند یاد بگیرد وجود دارد؟ با توجه به فناوری های جدیدی که با سرعت فزاینده ای به بازار می آیند و تغییرات سریع تکنولوژیکی جهان ما، نیاز به بهبود مستمر مهارت ها، دانش و شایستگی های مردم است. بنابراین، همه ما باید یادگیرنده مادام العمر باشیم تا به روز باشیم، خودمان را توسعه دهیم و مهارت های خود را ارتقا دهیم. رویکرد یادگیری مادام العمر با جهانی سازگار است که دانش به سرعت تغییر می کند و مرزهای موضوعی سیال داشته باشد. لزوم تغییر در مدارس با توجه به این تغییرات حائز اهمیت می باشد چرا که اگر مدارس و مدرسه ها با توجه نیازهایی فراگیران رشد نکنند و خود را با تغییرات سریع محیط اطراف سازگار نکنند بین سیستم آموزش و پرورش و جامعه فاصله ی عمیق رخ خواهد داد. با توجه به مطالعه انجام شده می توان نتیجه گرفت که تغییر در مدرسه ها سخت اما امکان پذیر است و مسئولان آموزش و پرورش و هم چنین مدیران و آموزگاران در راستای این تغییر باید تلاش کنند و اقدام نمایند.هدف از موضوع پیش رو بررسی مفهوم یادگیری مادام العمر و اصول و مشکلات پیش روی آن در مدارس می باشد.روش پژوهش بکار گرفته شده در این نوشتار از نوع توصیفی بوده و از منابع کتابخانه ای و مقالات مروری استفاده شده است.

Keywords:

یادگیری مادام العمر , فراگیران , مدرسه , فراگیران , آموزگاران.