رابطه واقعه وفات با پدیده انحلال نکاح و محرمیت در فقه و حقوق

Publish Year: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 196
  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

ILPCONF01_1187

تاریخ نمایه سازی: 18 اردیبهشت 1402

Abstract:

اصل مساله انحلال نکاح و پایان روابط زن و شوهری بر اثر واقعه فوت یکی از همسران و کیفیت آن و آثار و احکام مترتب بر آن یکی از دغدغه های علمی و دینی و از مسائل مهم فقهی و حقوقی است. یافته های این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه ای و با رویکردی توصیفی- تحلیلی، آن است که در متون فقهی و حقوقی، مباحث جدی و فراوانی در موضوع انحلال نکاح، وفات زوج و زوجه و آثار و احکام یا ثمرات آن وجود دارد. نتایج پژوهش نشان داد که واقعه وفات، پایان زندگی دنیوی است، چنان که علی (علیه السلام) می فرماید: «بالموت تختم الدنیا». (همان، خطبه ۱۰۶) این تعریف در عین سادگی، واقعی ترین تعریف مرگ است. یکی از ابواب فقهی، باب نکاح و انحلال نکاح است. انحلال در عقود و قراردادها سه گونه است: انحلال به تراضی، انحلال ارادی و انحلال قهری. انحلال نکاح، نیازمند سبب منصوصه است که طبق دانش فقه اسلامی و حقوق اسلامی، سه سبب وجود دارد: فسخ، طلاق و بذل مدت در عقد انقطاعی همانطور که در ماده ۱۱۲۰ قانون مدنی، اینگونه آمده که؛ عقد نکاح به فسخ یا به طلاق یا به بذل مدت در عقد انقطاع منحل می شود. در باب سببیت واقعه وفات در انحلال نکاح، یک نظریه و یک فرضیه وجود دارد؛ نظریه همان منطوق در ماده ۱۱۲۰ قانون مدنی است. فرضیه، احتساب واقعه وفات به عنوان عامل انحلال نکاح در نکاح دائم و موقت است. از آثار این انحلال، پایان یافتن محرمیت است، در صورتی که بعد وفات یکی از زوجین، محرمیت همچنان وجود دارد

Keywords: